آیت الله سيد منیرالدين‌ حسينی شیرازی

 تولد و دوران‌ كودكي‌
حجة الاسلام‌ و المسلمين‌ سيد منير الدين‌ شيرازي‌ در بيستم‌ آبان‌ ماه‌ 1322 در شيراز به‌ دنيا آمد. پدرش‌ آیة الله العظمي‌ سيد نورالدين‌ حسينی الهاشمی(معروف‌ به‌ آیه الله شيرازي‌) از مراجع‌ طراز اول‌ ايران‌ در آن‌ زمان‌ و مؤسس‌ حزب‌ ديني‌ و ضد استعماري‌ «برادران‌» بوده‌ است‌ كه‌ شرح‌ زندگاني‌ و مبارزات‌ او با استعمار در بسياري‌ از كتب‌ تاريخي‌ آمده‌ است‌. آیه الله شيرازي‌ در سال‌ 1335 با مرگي‌ مشكوك‌ از دنيا رفت‌.

 دوران‌ تحصيل‌
استاد منير الدين‌ شيرازي‌ در نوجواني‌ مصيبت‌ زده‌ مرگ‌ پدري‌ عالم‌ و عزيز بود، به‌ سفارش‌ ارادتمندان‌ آن‌ مرحوم‌، در 12 يا 13 سالگي‌ لباس‌ مقدس‌ روحانيت‌ را بر تن‌ كرد. نقش‌ پدر در شخصيت‌ استاد بسيار بسزا بود؛ آن‌ هم‌ پدري‌ كه‌ در روحيه‌ معنوي‌، انديشه‌ علمي‌ و توانای های سياسي‌ و اجتماعي‌ در زمان‌ خود كم‌ نظير بود.

 از اين‌ رو در دوران‌ تحصيل‌، با توجه‌ به‌ جرئت‌ فكري‌ و روحي‌ كه‌ حاصل‌ انس‌ با پدر بود، به‌ تحصيل‌ دروس‌ حوزوي‌ همت‌ مي‌گماشت‌؛ به‌ گونه‌اي‌ كه‌ برخي‌ از كتب‌ حوزه‌ را بدون‌ مراجعه‌ به‌ حاشيه‌ها مطالعه‌ مي‌كرد و گاه‌ ساعت ها درباره‌ آن‌ مي‌انديشيد تا احتمالات‌ مختلف‌ مسأله‌ را خود، و بدون‌ مراجعه‌ به‌ آراء ديگران‌ بيابد. او مقدمات‌ و مقداري‌ از سطح‌ را در حوزه‌ علميه‌ شيراز به‌ پايان‌ برد.

با ورود به‌ حوزه‌ علميه‌ قم‌، مقداري‌ از دروس‌ ادبيات‌ را براي‌ استحكام‌ بنيه‌ علمي‌ نزد استادان‌ بازآموزي‌ كرد و سپس‌ به‌ فراگيري‌ معالم‌، حاشيه‌ و قوانين‌ روي‌ آورد. او منطق‌ را براي‌ درك‌ عميق‌تر دوباره‌ نزد دو استاد فرا گرفت‌. بخشي‌ از وسائل‌ را نيز در حوزه‌ علميه‌ قم‌ خواند.

در پايان‌ سال‌ 1343 كه‌ با تبعيد امام‌ خميني‌(ره‌) همراه‌ بود، استاد منير الدين‌ شيرازي‌، به‌ شيراز باز گشت‌ تا ضمن‌ كار جدي‌تر از گذشته‌ بر آثار پدر و ادامه‌ فعاليت هاي‌ مبارزاتي‌ در شيراز، از محضر استادان‌ آن‌ ديار بهره‌ ببرد كه‌ اين‌ كار، دو سال‌ به‌ طول انجاميد. در سال‌ 1346 زمينه‌ سفر حج‌ براي‌ استاد فراهم‌ شد و لطف‌ ديگر آنكه‌ در آن‌ سال‌ آیه الله العظمي‌ حكيم‌ نيز به‌ حج‌ مشرف‌ مي‌شدند و به‌ خواهش‌ زائران‌ ايراني‌، سفر حاجيان‌ به‌ عتبات‌ عاليات‌ نيز اجازه‌ داده‌ شد. از اين‌ رو استاد مشتاقانه‌، پس‌ از حج‌، رهسپار عتبات‌ عاليات‌ شد تا ضمن‌ بهره‌ مندي‌ از الطاف‌ پنهاني‌ و آشكار قبور امامان‌ معصوم‌(سلام الله علیهم) بويژه‌ اميرالمؤمنين‌(سلام الله علیه)، با امام‌ خميني‌(ره‌) كه‌ در آن‌ زمان‌ در نجف‌ حضور داشت‌، ديدار تازه‌ كند و دروس‌ خود را تكميل‌ كند.

استاد در سال‌ 1349 از نجف‌ به‌ شيراز بازگشت‌ و در آنجا به‌ ادامه‌ تحصيلات‌ و مبارزه‌ با رژيم‌ پهلوي‌ پرداخت‌ و در بهار سال‌ 1351 به‌ گنبد طاووس‌ تبعيد شد در پاييز همان‌ سال‌ تبعيد او پايان‌ يافت‌ و به‌ دليل‌ فشار بيش‌ از حد رژيم‌، استاد حضور در قم‌ را براي‌ پي‌گيري‌ مبارزات‌ بيشتر مناسب‌ ديد. او پس‌ از حضور در قم‌، به‌ پي‌گيري‌ جدّي‌ برخورد اصلاح‌ طلبانه‌ با اعتقادات‌ رايج‌ در نسل‌ جوان‌ انقلابي‌ پرداخت‌ و نهايي‌ترين‌ مرحله‌ تحصيلات‌ حوزوي‌ خود را آغاز كرد.

 استادان‌ و دوستان‌
حجة الاسلام‌ و المسلمين‌ سيد منير الدين‌ حسيني‌ در سال های تحصيل‌ خود، به‌ محضر استادان‌ فرهيخته‌ و پرهيزگار بسياري‌ شرفياب‌ شد. از جمله‌ اينكه‌ او بخشي‌ از درس‌ رسائل‌ را در محضر آیة الله العظمي‌ نوري‌ همداني‌ فرا گرفت‌ و ادامه‌ آن‌ را در شيراز، نزد حاج‌ سيد محمود علوي‌(ره‌) كه‌ خود از شاگردان‌ آیة الله آقا ضياء الدين‌ عراقي‌ و آیة الله ميرزا حسين‌ كاشي‌ بود، آموخت‌. رجال‌ و درايه‌ را نيز در محضر حجة الاسلام‌ و المسلمين‌ حاج‌ شيخ‌ محمد جعفر شاملي‌ شيرازي‌ فرا گرفت‌.

در نجف‌ نيز سطوح‌ عاليه‌ را نزد آیة الله  شهيد سيد اسدالله مدني‌ آموخت‌ و به‌ درس‌ مكاسب‌  آیة الله حاج‌ شيخ‌ حسين‌ راستي‌ كاشاني‌ قدم‌ نهاد. او در آن‌ ايام‌ در درس‌ ولايت‌ فقيه‌ امام‌ خميني‌(ره‌) نيز حاضر مي‌شد و با دقت‌ و تأمل‌ فراوان‌ به‌ طرح‌ نظام‌ انديشه‌هاي‌ سياسي‌ ـ اجتماعي‌ مي‌انديشيد.

با حضور مجدّد او در قم‌، به‌ درس‌ خارج‌  آیه الله حاج‌ شيخ‌ مرتضي‌ حائري‌ رفت‌ و در درس‌ خارج‌ آیه الله سيد ابوالقاسم‌ فاني‌ اصفهاني‌ نيز به‌ طور جدي‌ شركت‌ جست‌ و در درس‌ هر دو، از مستشكلان‌ اصلي‌ و مورد عنايت‌ استادان‌ بود. او در طي‌ اين‌ سالها از درس‌ اخلاق‌ نيز غافل‌ نماند و همواره‌ از اندرزهاي‌ امام‌(ره‌)، آیه الله شهيد مدني‌ و آیه الله راستي‌ كاشاني‌ بهره‌هاي‌ فراوان‌ برد.

استاد در سالهاي‌ تحصيلي‌ و بعد از آن‌، با بسياري‌ از فضلاي‌ قم‌ و ديگر بلاد، رابطه‌ دوستي‌ داشت‌ كه‌ از ميان‌ آنها، آیه الله حائري‌ شيرازي‌، امام‌ جمعه‌ محترم‌ شيراز را مي‌توان‌ نام‌ برد.

 فعاليتهاي‌ علمي‌ و فرهنگي‌
استاد منير الدين‌ حسيني‌ در ساليان‌ عمر خود فعاليت هاي‌ علمي‌ و فرهنگي‌ بسياري‌ را به‌ ثمر رساند. او كه‌ خود فرزند عالمي‌ كم‌ نظير بود، در ابتدا به‌ گردآوري‌ افكار و ديدگاههاي‌ پدر خود در مسائل‌ سياسي‌ و فرهنگي‌ روي‌ آورد و در بازخوانيهاي‌ بعدي‌ آنها را در قالب‌ كتاب‌ و مقاله‌، مدوّن‌ نمود؛ از جمله‌ آنها تدارك‌ دوره‌هاي‌ مفصل‌ روزنامه‌ آيين‌ برادري‌ بود كه‌ در حقيقت‌ گنجينه‌ آثار اجتماعي‌ مرحوم‌ پدر او بود.

او به‌ «تفكر» بسيار اهميت‌ مي‌داد و در سالهاي‌ پيش‌ از انقلاب‌، در جلسات‌ عمومي‌ و خصوصي‌ كه‌ بيشتر جوانان‌ در آن‌ حضور مي‌داشتند، همواره‌ آنان‌ را به‌ تفكر و انديشيدن‌ دعوت‌ مي‌كرد و آن‌ را سرچشمه‌ بسياري‌ از معارف‌ مي‌دانست‌ و همواره‌ خود، بخشي‌ از روز را به‌ تدبّر و تأمل‌ در مسائل‌ مي‌گذراند. اين‌ تدبّر و تفكر در واپسين‌ سالهاي‌ زندگي‌ افزوني‌ گرفته‌ بود، به‌ گونه‌اي‌ كه‌ بيشتر وقت‌ استاد به‌ آن‌ مي‌گذشت‌.

او با پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ در بهمن‌ ماه‌ 1357 و پس‌ از استقرار كامل‌ نظام‌، به‌ اين‌ فكر افتاد كه‌ با توليد فكر در بخش‌ تئوريك‌، انقلاب‌ را در برابر حوادث‌ و جريان های التقاطي‌ بيمه‌ سازد. از اين‌ رو با تأسيس‌ «فرهنگستان‌ علوم‌ اسلامي‌» به‌ توليد انديشه‌ و تحكيم‌ مباني‌ اسلام‌ و جمهوري‌ اسلامي‌ مي‌پرداخت‌ كه‌ حاصل‌ آن‌، حدود 6 هزار نوار صوتي‌ موجود است‌ كه‌ در آن‌، بحثهايي‌ كه‌ در زمينه‌هاي‌ گوناگون‌ علوم‌ اسلامي‌ و چگونگي‌ اجراي‌ آن‌ در جامعه‌ اسلامي‌ پرداخته‌ شده‌ است‌.

ضرورت‌ پي‌ ريزي‌ روش‌ آسيب‌شناسي‌ حكومت‌ اسلامي‌، ضرورت‌ پي‌ ريزي‌ مدل‌ توسعه‌ اسلامي‌، ضرورت‌ پي‌ريزي‌ ساختارهاي‌ نوين‌ تمدّن‌ اسلامي‌، مباحث‌ حكمت‌ حكومتي‌، پي‌ريزي‌ فقه‌ و اخلاق‌ حكومتي‌، بايسته‌هاي‌ پي‌ريزي‌ فلسفه‌، متد و لوژي‌ و مديريت‌ تحقيقات‌ علوم‌ بر مبناي‌ اسلام‌ از جمله‌ مباحث‌ و گفتارهاي‌ او در طي‌ سالهاي‌ پس‌ از انقلاب‌ است‌.

استاد منير الدين‌ حسيني‌، شاگردان‌ بسياري‌ را بر اساس‌ روش‌ خود تربيت‌ كرده‌ است‌ كه‌ بسياري‌ از آنان‌ هم‌ اكنون‌ ادامه‌ دهنده‌ راه‌ او در فرهنگستان‌ علوم‌ اسلامي‌ اند. او در ضمن‌ اين‌ درسها، به‌ مسائل‌ اخلاقي‌ و تهذيب‌ نفس‌ اهميت‌ فراواني‌ مي‌داد و همواره‌ خود و شاگردانش‌ را به‌ اخلاص‌ در عمل‌ دعوت‌ مي‌كرد.

استاد منير الدين‌ حسيني‌ در مجالس‌ عزاي‌ امام‌ حسين‌(سلام الله علیه) ، شور و حال‌ عجيبي‌ داشت‌، به‌ گونه‌اي‌ كه‌ گاه‌ برخي‌ از لباس هاي‌ خود را از تن‌ بيرون‌ مي‌آورد و چون‌ ديگر مردم‌ بر سر و سينه‌ مي‌زد. او به‌ اهل‌ بيت‌(سلام الله علیهم) عشق‌ مي‌ورزيد و خود را در هر لحظه‌ مديون‌ بزرگواري‌ و محبت‌ آنان‌ مي‌دانست‌ و هميشه‌ با چشماني‌ پر اشك‌ از آنان‌ ياد مي‌كرد.

 فعاليتهاي‌ سياسي‌
زندگي‌ مرحوم‌ سيد منير الدين‌ حسيني‌ از آغاز با تحولات‌ و مبارزات‌ سياسي‌ همراه‌ بود  او كه‌ فرزند مرحوم‌  آیه الله شيرازي‌، مرجع‌ تقليد شيعه‌ و بنيانگذار حزب‌ برادران‌ بود، با درگذشت‌ پدر، به‌ طور تشريفاتي‌ مسؤوليت‌ آن‌ حزب‌ را در دوازده‌ يا سيزده‌ سالگي‌ بر عهده‌ گرفت‌ و از همان‌ سنين‌ به‌ موضوعات‌ سياسي‌ مهم‌ زمان‌ خود رو آورد. آثار برجا مانده‌ از پدر را كه‌ بخشي‌ از آن‌ فرسوده‌ شده‌ بود، به‌ چاپ‌ رساند و بارها آن‌ را مطالعه‌ كرد. از جمله‌ آن‌ آثار كتاب‌ كسروي‌ بود كه‌ شامل‌ مباحث‌ متقابل‌ آن‌ بزرگوار با احمد كسروي‌ در روزنامه‌ كيهان‌ بود. او در دوران‌ جواني‌ كه‌ مسائل‌ كلان‌ و مهمي‌ مانند چگونگي‌ استقلال‌ روحانيت‌ از نظر مادي‌ و ضرورت‌ آن‌ مي‌انديشيد و طرح‌ مبارزه‌ عميق‌ با  دستگاه‌ ظلم‌ و ستم‌ موجود را در سر مي‌پروراند. او از نخستين‌ كساني‌ بود كه‌ در سپيده‌ دم‌ نهضت‌ امام‌(ره‌) در سال‌ 1342 به‌ پشتيباني‌ از امام‌(ره‌) و تبليغ‌ و ترويج‌ تفكر او پرداخت‌. استاد با تبعيد امام‌ خميني‌(ره‌) به‌ شيراز بازگشت‌ و تكيه‌ گاهي‌ براي‌ نيروهاي‌ انقلابي‌ شد.

او هر سال‌ در دهه‌ آخر ماه‌ صفر، مجلس‌ شور آفريني‌ ترتيب‌ مي‌داد و طي‌ آن‌ از برجسته‌ترين‌ خطباي‌ آن‌ روزگار دعوت‌ مي‌كرد. مجلس‌ به‌ گونه‌اي‌ طراحي‌ شده‌ بود كه‌ در چند روز نخست‌، به‌ شكلي‌ آرام‌ به‌ افشاگري‌ پرداخته‌ شود و در چند روز بعد، به‌ شكل‌ صريح‌ و شفّاف‌. محور مطالب‌ سخنرانان‌ موضوعاتي‌ مانند نقد صريح‌ مواضع‌ سياسي‌ و اجتماعي‌ حكومت‌ شاه‌، طرح‌ شجاعانه‌ علت‌ تبعيد امام‌(ره‌) و معناي‌ لايحه‌ كاپيتولاسيون‌ و آثار شوم‌ آن‌ و تأكيد بر پيوند عميق‌ رژيم‌ پهلوي‌ با اسرائيل‌ غاصب‌ بود.

او در اثناي‌ مبارزه‌ به‌ اين‌ موضوع‌ پي‌ برد كه‌ گاه‌، ارج‌ نهادن‌ به‌ فداكاري‌ و جانبازي‌ جوانان‌ سبب‌ شده‌ كه‌ در برابر اشتباهات‌ و انحرافات‌ برخي‌ از آنان‌، نوعي‌ مسامحه‌ صورت‌ گيرد. از اين‌ رو به‌ تبيين‌ اسلام‌ واقعي‌ و نفي‌ اسلام‌ الحادي‌ و التقاطي‌ پرداخت‌ و در برابر انحرافات‌ موجود هوشيارانه‌ برخورد كرد. او در تابستان‌ 1350 موفق‌ شد كه‌ به‌ ديدار امام‌(ره‌) در نجف‌ برود ـ البته‌ پيش‌ از اين‌ هم‌ به‌ ديدار امام‌ در نجف‌ رفته‌ بود ـ و گزارش‌ امور سياسي‌ استان‌ فارس‌ و ديگر شهرها را به‌ امام‌ عرضه‌ نمايد.

فعاليت های استاد باعث‌ شد كه‌ در سال‌ 1351 به‌ گنبد كاووس‌ تبعيد شود. استاد دراين‌ مدت‌ نيز دست‌ از مبارزه‌ برنداشت‌ و به‌ گونه‌هاي‌ مختلف‌، مخالفت‌ خود را با رژيم‌ شاه‌ ابراز مي‌داشت‌. او پس‌ از آن‌، به‌ قم‌ آمد تا با كاستن‌ فشارهاي‌ موجود، ابعاد گوناگون‌ نهضت‌ را در آنجا پي‌ بگيرد. او در اين‌ سالها به‌ بحران‌ اعتقادي‌ موجود مي‌انديشيد و خطر منافقان‌ و گروهكهاي‌ ضد اسلامي‌ را گوشزد مي‌كرد.

با پيروزي‌ انقلاب‌ شكوهمند اسلامي‌ در 22 بهمن‌ 1357، حجه الاسلام‌ و المسلمين‌ حسيني‌ در خيل‌ دوستداران‌ انقلاب‌ قرار داشت‌ و همواره‌ از مواضع‌ امام‌(ره‌) دفاع‌ مي‌كرد.

اندكي‌ پس‌ از پيروزي‌ انقلاب‌ «پيش‌ نويس‌ قانون‌ اساسي‌» را به‌ همراه‌ دو تن‌ از نزديك‌ترين‌ شاگردان‌ خود در مدت‌ ده‌ روز به‌ صورت‌ شبانه‌ روزي‌ و فشرده‌ مورد مطالعه‌ و بررسي‌ جدي‌ قرار داده‌ متن‌ پيشنهاد جديدي‌ را در مورد قانون‌ اساسي‌ تدوين‌ مي‌نمايد. وي‌ سپس‌ در راستاي‌ پيگيري‌ و به‌ نتيجه‌ رساندن‌ نقطه‌ نظرات‌ خود در انتخابات‌ مجلس‌ خبرگان‌ قانون‌ اساسي‌ شركت‌ كرده‌ به‌ نمايندگي‌ مردم‌ استان‌ فارس‌ در اين‌ مجلس‌ انتخاب‌ مي‌شود.

او در استوار شدن‌ «قانون‌ اساسي‌» بر پايه‌ اصل‌ مترقي‌ «ولايت‌ فقيه‌» كه‌ در آن‌ شرائط‌ حتي‌ در مجلس‌ خبرگان‌ نيز با انواع‌ مشكلات‌ و محذورات‌ همراه‌ بود و نيز تبيين‌ و تثبيت‌ جايگاه‌ قانوني‌ «شوراي‌ نگهبان‌» نقش‌ بسزائي‌ ايفاد نمود.

ايشان‌ از اعضاي‌ جامعه‌ مدرسين‌ حوزه‌ علميه‌ قم‌ بود و در جلسات‌ آن‌ شركت‌ مي‌جست‌ و گاه‌ حضور او در تصميم‌گيري‌ها بسيار حياتي‌ بود؛ از جمله‌ مي‌توان‌ به‌ سخنان‌ او در جمع‌ جامعه‌ مدرسين‌ در هنگام‌ كانديداتوري‌ بني‌ صدر اشاره‌ كرد كه‌ او با ارائه‌ مستنداتي‌، ماهيت‌ واقعي‌ او را افشا كرد.

استاد منير الدين‌ شيرازي‌ با پيروزي‌ انقلاب‌ و پس‌ از گذشت‌ سالهاي‌ نخستين‌ آن‌، به‌ اين‌ فكر افتاد كه‌ ضمن‌ شناخت‌ آسيب‌هاي‌ سياسي‌ و فرهنگي‌ و اقتصادي‌ انقلاب‌، راههاي‌ برطرف‌ سازي‌ چالشهاي‌ فرارو را باز شناسد و انقلاب‌ را از خلاهاي‌ تئوريك‌ احتمالي‌ نجات‌ دهد. از اين‌ رو به‌ تأسيس‌ آكادمي‌ علوم‌ اسلامي‌ همت‌ گماشت‌ و در اين‌ عرصه‌، فعاليت‌ شاياني‌ را از خود بر جاي‌ نهاد كه‌ بسياري‌ از آنها، در آينده‌ پشتوانه‌ محكمي‌ براي‌ انقلاب‌ مردمي‌ ايران‌ خواهد بود.

 سرانجام‌ استاد منير الدين‌ شيرازي‌، در دوازدهم اسفند ماه‌ سال 1379 دار فاني‌ را وداع‌ گفت‌.