پیام جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به سمینار فرهنگی ـ تربیتی دماوند
در تاریخ ۱۸/۰۴/۱۳۵۹
بسم الله الرحمن الرحیم
«والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»
سرگذشت فاجعهآمیز بشریت امروز بسی غمبار و دردآور است، انسان قرن بیستم گرچه به کمک دانش و صنعت فرمانده زمین و زمان و مسلط بر جهان شده و به خشم طبیعت مهار زده است، اما شکوه پوک و پوچ این تمدن یک بعدی، روح عطشناک و آرمانخواه و حقجوی انسان را سیراب نکرده است و بشریت بخصوص در جهان غرب و کشورهای اروپایی گرفتار دجال یک چشم و صنعت جدا از خدا شدهاند و دسته دسته در معبد دانش بیدین قربانی میشود. اینک، مادیت حاکم بر جهان قرن بیستم و فرار از مذهب و اخلاق نوعی جمود عاطفی فراهم آورده و امنیت روحی و آرامش وجدان به افسانهها پیوسته است.
انسان این فرشته زمینی که حامل «روح خدا» و خلیفه الله در زمین و بدوش کشنده امانت الهی است و باید تا خداگونه شدن و تا «خلق و خوی خدا را گرفتن» به عروج خویش ادامه دهد و به لقاء خدا برسد و به تعبیر قرآن: «یا ایها الانسان، انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه» آری ذات اصیل و ماوراء مادی این انسان، درگیر و دار اینهمه دعوتها و نظامهای اجتماعی و فکری مکتبهای رنگارنگ بشری بدست فراموشی سپرده است. و بجای آنکه بنده خدا و رها شده از زمین و رسته از خاک باشد تا در باغ ملکوت، چونان مرغی به پرواز در آید، در اثر تربیت غلط و یک بعدی امروزی بنده ابزار شده است و برده زمین و اسیر ماده، و به سقوط و هبوط دچار گشته است.
آیا مایه تأسف نیست که انسان از «خدا گرایی» به «خود گرایی» و از معراج «لقاءالله» به «پستی خاکسالاری» و «ماده آئینی» افتاده است؟! دریغ بر بشر، که در عین حال که استعداد آنرا دارد تا فاصله از خاک تا خدا را در طول لحظههای زندگی، با دو بال آگاهی و انتخاب طی کند، و خداییترین درسها را که در کلاس آفرینش از معلم نخستین خود، یعنی الله، فرا گرفته به کار گیرد، اما دچار خود فراموشی و خدا فراموشی میشود و به زندگی و رفاه و لذت و کامجویی روی میآورد، گرچه به قیمت از دست دادن تمام ارزشهای والای انسانی باشد.
اسلام، آمده است تا انسان، این موجود نیمه خاک، نیمه خدا را در ابعاد گوناگون وجودیاش تربیت کند تا پارسای شب باشد و شیر روز تا جهاد و اجتهاد را در هم بیامیزد و دل و دماغ را و شور و شعور را و جسم و جان را وقف راه خدا و خدمت خلق کند.
تا فطرت قدسی و نهاد متعالی و خدایی خویش را بشناسد و آن را رشد و تکامل بخشد اسلام، انسان را از فلاکت رهانده و به او کرامت بخشیده است که: «و لقد کرمنا بنی آدم». و فلسفه وجود و پذیرش دعوت توحید را بر رستگاری انسان و «فلاح» مبتنی کرده است و شعار نخستین و پیام آفرینش توحید است که رمز فلاح است: «قولوا لا اله الا الله تفلحوا.»
و با عقیده به مبداء و معاد، به انسان شخصیت میدهد تا بداند که او را آغاز و فرجامی است و هستی پوچ و بیهدف نمیباشد.
چهره انسان، در تربیت اسلامی، دارای خطوط روشنی از خدا ترسی و پرهیزکاری و تفکر و تعهد است و عزت نفس و کرامت جان و روان از ویژگیهای اوست، دوست نواز و دشمن ستیز است. حق طلب و حقپذیر، سخت کوش و نرم خوی، عقیدهمند و مجاهد است و از خدای و برای خداست و به سوی او باز خواهد گشت.
ضمن تقدیر فراوان از برگزار کنندگان سمینار فرهنگی و تربیتی و ارج نهادن به کوشش و تلاششان، امیدواریم که: اصالت انسانی خود را فدای زندگی مادی نسازیم و فطرت خدا آشنای خویش را در زیر غبارهای شرک آشکار و نهان، مدفون نکرده و به تعالی و رشد و بالندگی آن اهمیت بگماریم و ماده را در خدمت معنویت و دنیا را در راه آخرت بکار گیریم، که اگر جز این باشیم، و ایمان و عمل صالح و توصیه به حق و صبر نداشته باشیم، بی شک، از زیانکاران عصریم.