سخنى با امام جمعه محترم اصفهان

سخنى با امام جمعه محترم اصفهان
در تاریخ ۱۲/۴/۱۳۷۹

 

بسمه تعالی 

باسلام و تحیت 
امام جمعه اصفهان در خطبه‏هاى جمعه این هفته گفته است که روزنامه‏هاى توقیف شده واقعیتهایی را مى‏نوشتند.
 اینجانب به نقد تحلیلى این سخن پرداختم.
 امید که در جاى مناسب روزنامه در اسرع اوقات، چاپ برسانید.

حوزه علمیه قم – سید احمد خاتمى‏
۱۲/۴/۷۹ 

با سلام و تحیت و آرزوى توفیق برایتان در جهت حرکت در خط امام و آرمان بلند شهیدان، امروز (۱۱/۴/۷۹) روزنامه حیات نو از حضرتعالى نقل کرده بود که روزنامه‏هاى توقیف شده واقعیتها را مى‏نوشتند. گرچه بسیارى از مواضع یکى دو ساله اخیرتان در مسائل سیاسى مورد نقد و عجیب بود امّا این موضع از جنابعالى بسیار عجیب‏تر است. از حضرتعالى که از چهره‏هاى برجسته مبارز قبل از انقلاب بوده و در حوزه علمیه قم نیز با تلمذ محضر اعاظم، اصول و مبانى اسلام را آموخته‏اید و افتخار پدر شهید بودن را دارید، انتظار این موضع نبود. آیا جنابعالى دقیقا روزنامه‏هاى تعطیل شده را مطالعه فرموده و مطالب آنها را منطبق با واقعیت دیده‏اید؟ حسن ظن بنده این است که مطالب این روزنامه‏ها را ندیده‏اید و صرفا به گزارشات جناحى این و آن توجه نموده‏اید و گرنه مطمئنم این موضع را ابراز نمى‏فرمودید. اینک به عنوان «مشت نمونه خروار» ده نمونه از صدها مورد اهانت به اسلام و تشیع و مقدسات که در طى ۶ ماه آخر سال ۷۸ در همین روزنامه‏ها و هفته نامه‏هاى تعطیل شده آمده است محضرتان تقدیم مى‏کنم تا ملاحظه فرمائید آیا اینها واقعیت است یا نه؟
 1 – در هفته نامه آبان ۲۸/۱/۷۹ شماره ۱۲۱ صفحه ۴ آمده است:
 «اثبات حق حاکمیت به معناى حقوقى آن براى خدا اشکالات فراوان دارد… نظریه حکومت اختصاصى تفویض شده از طرف خداوند به انبیاء دلیل قابل دفاع ندارد»
 آیا این را واقعیت مى‏دانید؟ مطمئنم جواب نفى خواهید داد چرا که هر کس که الفباى علم کلام را خوانده باشد مى‏داند که از مسلّمات معارف توحیدى، توحید در حاکمیت است و اینکه تنها حکم و حکومت اوست که مبناى عقلى و منطقى داشته و مشروعیت همه حکومتها به انتساب باین حاکمیت حق است….
 آیا حکومت تفویض شده ازناحیه خداوند به پیامبر اکرم(ص) دلیل قابل دفاع ندارد؟ پس معناى آیه شریفه «النبى اولى بالمؤمنین من انفسهم» چیست؟ آیا جز این است که ولایت پیامبر بر مؤمنان حتى از ولایت خودشان بر خودشان بیشتر است؟ چهار معنا براى آیه گفته شده که مسلّم و مفروغ عنه در این معانى نظارت آیه به مسائل حکومتى است.
 2 – روزنامه صبح امروز ۲۲/۸/۷۸ ص ۸ آمده است: 
«تفکّر شیعه گرى موجب انحطاط مملکت ما و مانعى براى دمکراسى است»
 آیا این یک واقعیت است یا تحریف صد در صد واقعیت؟! بى تردید تفکر شیعه‏گرى در سراسر جهان و لااقل در کشور ما نه تنها موجب انحطاط نبوده که سرمایه رشد و ترقى بوده است. استعمارگران همزمان در پى برقرارى حکومت لائیک در ترکیه و ایران بر آمدند، در ترکیه آتاتورک را سر کار آوردند و در ایران رضاخان را!
 در ترکیه سرانجام حکومت لائیک را بر مسند نشاندند که همچنان ادامه دارد اما در ایران نتوانستند!! چرا؟ آیا تحلیلى جز حاکمیت تفکر شیعه‏گرى که همان اسلام ناب محمدى(ص) در ایران دارد؟ به برکت حاکمیت فرهنگى تشیع یعنى فرهنگ غدیر و عاشورا استعمارگران نتوانستند حکومت لائیک را در ایران مستقرّ سازند. آیا با اینهمه بازهم مى‏گویند تفکر شیعه‏گرى موجب انحطاط است؟ البته اینان تفکر اسلام ناب محمدى(ص) را موجب انحطاط مى‏دانند و جرأت ابراز آنرا ندارند و سرانجام به تفکر شیعه مظلوم هجمه مى‏کنند.
 3 – در هفته نامه پیام هاجر ۲۳/۹/۷۸ شماره ۲۹۶ ص ۶ آمده است که «قرآن قابل نقد عقلى و تجربى است»
 بى تردید شما این را واقعیت نمى‏دانید؟ آیا قرآنى که سطر سطر و حرف به حرف آن وحى منزل است آیا قابل نقد است؟ بى تردید آنکس که مبانى اسلام را پذیرفته باشد قرآن را قابل نقد نمى‏داند همانگونه که ذات مقدس ربوبى قابل نقد نیست.
 4 – در روزنامه عصر آزادگان ۱۴/۱۱/۱۳۷۸ ص ۱۷ آمده است: 
«قوانین شرعى در مورد زنان ظالمانه است»
 آیا این واقعیت است؟ آیا خالق هستى که بهترین قانون را در جهان تکوین و تشریع دارد قانونى ظالمانه در مورد زنان قرار داده است؟ یا آنکه عادلانه‏ترین قوانین را باید در مکتب حیاتبخش اسلام یافت که تشریعش هماهنگ با فطرت و تکوین است.
 5 – در روزنامه صبح امروز ۲۴/۷/۷۸ ص ۶ آمده است:
 «پذیرش دین حق است نه تکلیف در نتیجه هر کس حق تبدیل دین خود را خواهد داشت»
 6 – در روزنامه صبح امروز ۸/۷/۷۸ ص ۲ آمده است:
 «اجراى احکم ارتداد با حقوق انسانى منافات دارد و دفاع از مقدّسات نیست»
 آیا براستى اینها واقعیت است؟ اگر چنین است با دهها آیه و نیز دهها روایت صحیح در باب ارتداد چه مى‏کنید؟ درست است که اجراى حکم مرتد باید توسط دستگاه قضائى نظام جمهورى اسلامى باشد و هیچکس حق ندارد بدون حکم قاضى حکم مرتد را جارى کند. اما آیا مى‏توان احکام صریح اسلام را در باب مرتد نادیده گرفت.
 7 – در هفته نامه آبان ۲۰/۱۱/۷۸ شماره ۱۱۲ ص ۷ آمده است:
 «حذف صحنه‏هاى جنسى و مشروب خوارى از فیلمها هیچ مستند شرعى ندارد و کجاى فقه آمده که گفتن و شنیدن اینکه پسرى به دخترى بگوید دوستت دارم حرام است»
 آیا این واقعیت است؟ مستند شرعى حذف صحنه‏هاى جنسى و مشروب خوارى آن است که هر چیزى که مظنه تحریک غریزه جنسى و آلودگى به گناه باشد حرام است و نمایش صحنه‏هاى جنسى و مشروب خوارى مظنه آلودگى است و نه تنها در فقه که در قرآن آمده که زنان نباید عشوه‏گرانه با مردان نامحرم سخن بگویند «فلا تخضعن بالقول فیطمع الذى فى قلبه مرض» زیرا که زمینه آلودگى بیمار دلان فراهم مى‏شود آیه شریفه از سخن عشوه گرانه نهى مى‏کند تا چه رسد سخن عشوه گرانه آلوده به حرام و اینکه پسرى به دختر نامحرم بگوید دوستت دارم!! که بى‏تردید حرام است.
 8 – در روزنامه صبح امروز ۱۲/۸/۷۸ ص ۸ آمده است:
 «دامنه تساهل امور جنسى و همجنس بازى را نیز فرا مى‏گیرد این امور مردود است ولى نباید ممنوع باشد»
 آیا این واقعیت است؟ در کشور اسلامى نباید همجنس بازى ممنوع باشد؟ مگر اینجا انگلیس است یا فرانسه؟
 اینجا کشور بقیهالله الاعظم حجه بن الحسن ارواحنا لتراب مقدمه الفداء است هزاران شهید ایثار کردند تا احکام اسلام اجرا شود نه نظام آلوده دمکراسى غرب! اینجا کشور شهیدان است نه سرسپردگان آلوده غرب که معبدشان دمکراسى غربى است!
۹ – روزنامه خرداد ۱۹/۸/۷۸ ص ۶ آورده است‏
 در «آیات قرآن صریحاً اصل عیسى به دین خود موسى به دین خود را تأیید مى‏کند»
 آیا این واقعیت است؟ اگر چنین است با دهها آیه امر به معروف و نهى از منکر و صدها روایت آن چه مى‏کنید؟
 10 – در روزنامه آریا ۱۸/۱/۷۹ ص ۲ آمده است:
 «باید به خواست مردم احترام گذاشت حتى اگر غیر مشروع باشد یا حداقل باید آن را تحمل کرد تا زمانى که از انتظارهاى خود برگردند».
 آیا این را واقعیت مى‏دانید؟ باید به خواست غیر مشروع مردم احترام گذاشت؟ اگر این است باید پرونده احکام حدود و تعزیرات و دیات و دهها حکم دیگر خداوند را بست. مردم ما جمهورى را مى‏خواستند اما در چارچوب اسلام نه در دمکراسى غرب. و جملات فوق گویاى پذیرش دمکراسى غرب است که اندیشمندان منصف غربى نیز پى به زیانبار بودن آن برده‏اند.
 اینها تنها مشتى است ازنمونه خروارها اهانتى که برخى از روزنامه‏هاى تعطیل شده در رابطه با اصل دین و مقدّسات آورده‏اند و اگر بخواهیم همه موارد را بیاوریم باید دهها جلد کتاب در این زمینه تألیف کرد. آیا مى‏توان گفت اینها واقعیات است؟ اهانت به دین و مقدّسات را قطعاً نمى‏توان واقعیت خواند که تحریف واقعیت است این ده مورد تنها در مورد مقدّسات و مبانى دین بود و اما اهانت به امام عزیز، مقام معظم رهبرى «مدظله العالى» روحانیت دلسوز و نیز غیرت مندان دینى، اهانت به ولایت فقیه، بسیج و عزیزان رزمنده و …. ترجیع‏بند برخى از روزنامه‏هاى تعطیل شده بوده است برخى از این اهانتها به صورت صریح و برخى به صورت تعریض بوده است.
 تردیدى ندارم که امام جمعه محترم اصفهان اینها را واقعیت نمى‏دانند لکن مقتضى است که در مسند خطابه جمعه جملات دقیق‏تر القاء شده به گونه‏اى سخن گفته نشود که عموم یا اطلاق کلام این موارد را هم شامل گردد.
 بهرحال مقوله مطبوعات، مقوله‏اى است که طى سالیان اخیر مطالب فراوانى در مورد آنها گفته شده است. آنچه در پایان این نوشتار بر آن تأکید مى‏کنم اینست که هیچکس از تعطیلى روزنامه‏ها و مطبوعات خوشحال نیست. آرى خوشحالیم از اینکه قوه قضائیه نظام جمهورى اسلامى در سنگر دفاع از مقدّسات و ارزشها و قانون اساسى ایستاده و از این بابت به قوه محترم قضائیه و رئیس مجتهد و فقیه آن آیت الله هاشمى شاهرودى دست مریزاد مى‏گوئیم. ما معتقدیم حفظ دستاوردهاى انقلاب شکوهمند اسلامى و قانون اساسى و آزادیهاى مصرح در قانون در سایه برخورد قاطع با سوء استفاده کنندگان از آزادى و حرمت شکنان قلم میسر است.
 مدتى است که انگ رائج دگر اندشان نسبت به آنان که بر اصول و مبانى پا مى‏فشارند، انگ ضدیت با آزادى است. ولى خدا گواه است آنان دلسوز این نظام و انقلاب و قانون اساسى‏اند و در خط مقدم مبارزه با استبداد طاغوت بوده و برخى از آنان رنج سالیان زندان و تبعید زمان طاغوت را به جان خریدند تا گل آزادى در این کشور شکوفا گردد. اینان ضد آزادى نبوده و نیستند. اینان آزادى در چارچوبه اسلام و قرآن و قانون اساسى را مى‏خواهند. سخن را با دعائى از امیر المؤمنان على(ع) به پایان مى‏برم: «اللهم انى اعوذ بک من شر الشیطان و من شرّ السلطان و من شرّ ما تجرى به الا قلام».
 خدایا به تو پناه مى‏برم از شرّ شیطان و شر حاکم ستمگر و از شر آنچه قلمها آن را به جریان مى‏اندازند.

صحیفه علویه، ص ۵۱۶.

و السلام علیکم و رحمهالله
حوزه علمیه قم – سید احمد خاتمى‏
شنبه ۱۱ تیر ۱۳۷۹ – ۲۸ ربیع الاول ۱۴۲۱

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب