اطلاعيه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به مناسبت سالگرد شهادت آيت الله مطهري
در تاریخ ۱۰/۰۲/۱۳۶۰
بسم الله الرحمن الرحیم
دو سال گذشت، دو سال از فقدان مردي گذشت كه بيانش، قلمش، و وجودش وقف اسلام و قرآن بود. مردي كه ثمره عمر امام و فرزند راستين اسلام و خروش خاموش مذهب بود، مطهري با طهارت كامل از همه خود محوريها و خودخواهيها زندگي كرد، او اسلام را از وراي آمال شخصي خود بررسي نميكرد، خود را محك اسلام قرار نداده بود، و به چاه عميق خود بزرگبيني نيفتاده بود، طلبه زندگي كرد و طلبه از دنيا رفت، او شاگرد امام بود، شاگردي كه در سراسر عمرش حق استادي استاد را ادا كرد و در آخرين لحظات جان بر سر پيمان نهاد و در راه آرمانهاي الهي استاد خويش كه آرمان اسلام و قرآن بود خود را فدا كرد، رحمهالله عليه.
مطهري رفت و اينك ما ماندهايم تا راه خونين او را ادامه دهيم و خط سرخ شهادت را تعقيب كنيم (حوزههاي علميه بايد سالها بكوشد و هزاران نفر را بيازمايد تا بتواند نمونههايي چون مطهري به جامعه اسلامي تقديم نمايد چنانچه همين حوزهها تنها پس از قرنها تلاش است كه ميتواند نمونهاي چون امام داشته باشد).
مطهري رفت و اينك قلمش در انتظار دستي است كه آن را بردارد و كلمات او را تعقيب كند او كتابهايي را به پايان رسانيد و كتابهايي را نيمه تمام رها كرده است، ما بايد آن قلم را برداشته و اين خطوط نيمه تمام را به پايان برسانيم.
اما اشتباه كرديم و چه اشتباه بزرگي.
مطهري نرفته است، او زنده است او تا ابد زنده است، اينك در هر خانهاي صداي او را ميشنويم و در هر كتابخانهاي فكر او را لمس ميكنيم. هر جا عدل الهي وجود دارد مطهري هم وجود دارد و هر جا خدمات متقابل اسلام و ايران هست او هم زنده است او قلم را به زمين ننهاده است هم اكنون نيز قلم در دست او است و او با خون خود در حال نوشتن آخرين فصل كتاب خدمات متقابل اسلام و ايران است كه به انقلاب اسلامي ايران مربوط ميشود، در اين انقلاب، اسلام بزرگترين خدمت را به ايران نمود و ايران بزرگترين خدمتگزاري را به اسلام كرد و اين خدمت متقابل بقدري اهميت داشت كه مطهري با خون خود آن را نوشت و با روح خود به پاسداري از آن برخاست.
ترور مرداني چون آيتالله شهيد سيد مصطفي خميني و آيتالله سيد محمد باقر صدر و آيتالله مطهري نشان دهنده وحشتي است كه دشمنان بشريت از فكر اصيل اسلامي و فرهنگ رهايي بخش قرآن دارند، دشمن پس از آنكه با نمودار شدن مردي چون زعيم شيعه و امام امت حضرت آيتالله العظمي خميني خود را در برابر عمل انجام شدهاي ديد كه راه گريزي برايش نمانده بود، به خيال خام خود كوشيد تا از رشد و شكوفايي فرهنگ انسانساز اسلام در آينده جلوگيري كند و تا ديگر يك روحاني ساده پوش شيعي نتواند پايههاي تخت جهان خوارگي را بلرزاند و بذر اميد و شور شهادت، قدرت استقامت را در تودههاي ميليوني بوجود آورد.
و بدين منظور دست بخون مقدس اين مردان علم و عمل آلود و ننگ ابدي را براي خود ثبت كرد.
همان دستي كه آيتالله سيد مصطفي خميني را به شهادت رسانيد از آستين صدام حسين هم درآمد و شهيد آيتالله صدر را در خاك و خون غلطانيد و همان دست هم اسلام را از وجود فقيه فيلسوف و اسلامشناس كبير و نخستين رئيس شوراي انقلاب جمهوري اسلامي ايران يعني مرحوم مطهري محروم كرد.
اينها همه از نقشه واحدي حكايت ميكند كه كفر حاكم جهاني براي نابودي اسلام ترسيم كرده است ولي همگان شاهدند كه اين نقشهها نقش بر آب شده و خون اين مردان تقوي و دانش درخت برومند فرهنگ اسلامي را آبياري نموده و به ظهور انسان كامل كمك كرده است. و مكروا و مكرالله و الله خير الماكرين.
ما نسل جوان را به قدرداني از اين رادمردان اسلامشناس دعوت ميكنيم و خواندن كتابهاي غني و پرمايه آنها بخصوص نوشتههاي مرحوم شهيد مطهري را توصيه مينمائيم و اين قبيل كتابها را براي در هم كوبيدن انديشههاي التقاطي و ماركسيسم اسلاميزه شده ضروري ميدانيم و از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمين را خواستاريم.
جامعة مدرسين حوزة علميه قم