اطلاعيه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به مناسبت سالروز ۱۵ خرداد
در تاریخ ۱۴/۰۳/۱۳۶۱
بسم الله الرحمن الرحیم
اينك پس از نوزده سال از طلوع سپيدة خونرنگ 15 خرداد ۴۲، آواي گرم و آتشين سرخ جامگان و طلايهداران انقلاب سرخ اسلامي هنوز بگوش ميرسد.
اينك هنوز، در لحظهلحظة زمان، تصوير روشن انفجاري سرخ در طلوع آفتاب 15 خرداد، شهود ميشود.
اينك هنوز لحظهها و ثانيهها، روايتگر حماسه و پيكار بزرگ علمداران نهضتاند، و تاريخ خونبار حماسه آفرينان دشت خون را براي نسل پرخاشگر قرن باز ميگويند.
اينك پس از ۱۹ سال، با طلوع هر افق، آواي حقگويان 15 خرداد، در گوش زمانه طنين ميافكند و با هر تشعشع خورشيد، خاطرة حماسه و رزم پيكارگران وادي نور، ديگر بار تكرار ميشود، پرخاشگراني كه بر قبيلة شب خروشيدند و سپاه ظلمت و ظلم يورش آغازيدند تا طومار هستي «فسق» سياه رژيم شاهنشاهي را به هم درپيچند و ورود قافلة صبح جمهوري اسلاميرا فرياد كنند.
آري شوريدگاني كه به عشق الله، به نداي «هل من ناصر ينصرني» حسين زمان و بت شكن قرن، خميني كبير، لبيك اجابت گفتند و با امام خويش پيمان خون بستند كه تا آخرين نفس بر سر عقيده و آرمان خويش، استوار و مستحكم بايستند، و حماسة پرشكوه شهادت وايثار را رقم زنند، و آنروز در آن طلوع گليرنگ گويي خورشيد به خون نشسته بود و چشمي به زمين داشت كه تا كربلايي ديگر را نظاره كند و حقانيت حسينيان عصر را يكبار ديگر گواه باشد.
و در آن روز سنگفرش خيابانها، صحنة رزم بود و آوردگاه پيكار، در سوئي ايثارگران صحنة نور قامت بسته بودند و در ديگر سوي مناديان شب، دژخيمان آريامهري و جنود ابليس به صف شده بودند، كه تا فروغ نور الهي را خاموش سازند، و فرياد روح الله را فرو نشانند، غافل از آنكه سياهي را توان رزم با سپيدي نيست و خفاشان كنج دخمهها را ياراي مقابله با نور نميباشد.
ناگاه فريادي كوبنده و آتشين چونان پتك بر مغز دژخيمان آريامهري فرود آمد، فريادي برخاسته از قلبهايي آكنده از عشق به رهبر، غريوي تند و رعد آسا كه: «تا خون در رگ ماست ـ خميني رهبر ماست».
اين فرياد سرخ پايههاي رژيم شاهنشاهي را به لرزه درآورد و شاه اين جلاد خون آشام افول قدرت و غروب خورشيد خويش را به وضوح شهود كرد، و اينجا بود كه فرمان آتش داد، رگبار گلولههاي جلادان آريامهري، بر پيكر شوريدگان حزب الله باريدن گرفت و رهپويان روح الله را به خاك و خون كشيد، اما فرياد سرخشان با فوارة خونهاي پاكشان درآميخت كه: «يا مرگ يا خميني».
آري، غدارهبندان بد سگال در ۱۵ خرداد ۴۲ بر آن بودند كه نور خدا را خاموش سازند و در سياهي و ظلمت شب، بر اريكة قدرت و تخت سلطنت، همچنان باقي بمانند، غافل از آن كه ارادة خداوند عزيز و جبار بر آن تعلق گرفته بود كه بنيان ظلم و استبداد ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهي در هم كوبيده شود و كاخ بيداد فرو ريزد، و اينسان بود كه دست خدا از آستين عبد صالحش روح الله به در آمد و پردههاي جهل و سياهي را به كنار زد و پس از تلاش و مبارزهاي 15 ساله عاقبت درخت انقلاب اسلاميدر ۲۲ بهمن 57 به بار نشست.
و از آن زمان نيز، ما همواره شاهد اعجازها و الطاف غيبي، و امدادهاي صاحب اصلي و ياور اين انقلاب، پروردگار عزيز و منان بودهايم، و هر صبح و شام كه بر اين انقلاب الهي ميگذرد، بر عظمت و شكوه و بر جلالش افزوده ميشود و بر ذلت و زبوني، افسونگران شرق وغرب، و از خدا بيخبران داخلي و خارجي كه طيف ناميمون ضدانقلاب را تشكيل داده نيز افزوده، و طبس نمونهاي از اين اعجازها و افشاء لانه فساد و جاسوسي آمريكا، الگويي از اين الطاف و رسوايي و نابودي منافقين و جريان ليبرالها و بني صدر سمبلي ديگر از امدادهاي غيبي خداوند است و حاكميت خط امام، همان خط خونين تشيع و حزب الله اگر چه بهاي خونهاي مظلوميني پاك و وارسته چونان بهشتي و باهنر، رجايي و قدوسي و همه ياران انقلاب بوده، و ليكن ما معتقديم كه به فرموده امام و هاديمان، خميني بت شكن اين انقلاب تا ظهور صاحب اصليش امام زمان(عج) باقي خواهد ماند.
و ما اينك در آستانه فراگير شدن اين نهضت الهي كه ميرود تا پايههاي ظلم و كفر جهاني و دست نشاندگان استكبار بينالمللي را فرو ريزد، نوزدهمين سالگشت 15 خرداد و نيز سالگرد ۱۷ خرداد را كه يادآور هجوم و حملة دژخيمان شاه به پايگاه علم و عمل، مدرسة فيضيه است گرامي ميداريم و به پاس حرمت خونهاي طلاب و فضلايي كه دستارهاي سپيد و سياهشان به خون آغشته شد، بار ديگر در پيشگاه خداي متعال و وليش امام زمان(عج) پيمان ميبنديم كه تاآخرين نفس در راه پاسداري از آرمانهاي پاكشان، استوار و مستحكم بايستيم و گام به گام به دنبال رهبر كبير انقلاب حضرت امام خميني (مدظلهالعالي) در تداوم و استمرار انقلاب اسلاميبكوشيم.