سلسله مباحث حجت الاسلام والمسلمین علیدوست با عنوان « عاشورا : اهداف، پیامدها و درس ها»
به گزارش روابط عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیدوست ، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم سلسله مباحث (عاشورا: اهداف، پیامده ها و درس ها) مطالبی را عنوان نموده اند که تقدیم می شود.
(قسمت سوم)
پیامد های عاشورا
اهداف عاشورا، اهداف عصری و مربوط به یک زمان خاصی نیست بلکه جاودان و جهانی است و چون جادوان و جهانی است لذا واقعه عاشورا جاودانه و ماندگار خواهد بود.
اما منظور از پیامدها یعنی آن چه که فایده و ثمره بر این حادثه مترتب شود و حال فرقی ندارد این پیامدها متصل به واقعه عاشورا باشد و یا با فاصله کم و یا بسیار بوده باشد.
اولین پیامدی که نمی شود آن را انکار نمود این بود که دین حضرت رسول(ص) باقی ماند و لذا اگر واقعه عاشورا و یا واقعه دیگری مشابه آن رخ نمی داد، دین حضرت رسول خدا را باقی نمی گذاشتند و سرنوشت آن مثل ادیانی میشدکه به تاریخ پیوستند.
روایت بسیار معروفی است که هم اهل تسنن آن را نقل نموده اند و هم اهل تشیع، که حضرت رسول(ص) فرمودند: « حسین منی و انا من حسین». شاید درک عبارت « حسین منی» خیلی سخت نباشد. ولی در رابطه با عبارت « انا من حسین»، یکی از بهترین توجیه هایی که می توان گفت این است که اگر نام من و آیین من هست و اگر در ماذنه ها شهادت به رسالت من می دهند به خاطر حادثه کربلا است و این اولین پیامد عاشورا می باشد.
در کنار این پیامد، می توان این پیامد را هم اضافه نمود که واقعه عاشورا، در جهان به عنوان الگو شناخته شد. یعنی الان هم می شود از واقعه عاشورا صحبت کرد. چیزی از واقعه عاشورا در اردوگاه امام رخ نداد مگر آن که می توان آن را بیان نمود و انسان توانایی درک و تحمل آن را خواهد داشت.
الان هم اگر فردی در یک مساله ای فداکاری کند، و حتی یک اصلاح اجتماعی و قیامی داشته باشد می تواند از واقعه عاشورا بهره ها ببرد و این پیامدی است که برای آیندگان باقی ماند.
در تاریخ قیام هایی داریم که بعد از حادثه عاشورا به صورت شخصی انجام شدند ولی قیام هایی هم مانند قیام توابین، قیام جناب مختار، قیام شهدای فخ در نیمه دوم قرن دوم، قیام زید، و قیام یحیی بن زید را می توان به عنوان پیامدهای قیام عاشورا تلقی نمود.
حکایتی را از جناب بهلول نقل میکنند که البته ورای این حکایت، حکمت هست. می گویند جناب بهلول، از عراق به مکه رفت و طواف خانه خدا را انجام داد و بعد در اطراف کعبه میگشت و با خدای خود صحبت می نمود، به کعبه خطاب می کرد و می گفت: ای کعبه! خیلی احترام داری و خیلی عزیزی. ای خدای کعبه! نام تو هم در کنار این خانه برده میشود. ولی این را باید دانست که همه ی اینها به خاطر تلاش های حضرت رسول(ص) است.
این ها را گفت و بعد به مدینه آمد، بعد از زیارت قبر حضرت رسول(ص)، به حضرت عرض کرد: ای رسول خدا! این را عرض کنم که اگر علی بن ابی طالب نبود و اگر مجاهدات او نبود، معاویه و امثال معاویه نمی گذاشتند نامی از تو برده شود. مگر معاویه به صورت علنی نگفت که تا نام حضرت در اذان ها گفته می شود من آرام و قرار ندارم؟!
بعد به مملکت خود عراق آمد، به نجف رفت، زیارت قبر امیر المومنین (ع)را انجام داد و گفت یا علی! من سفارش تو را به حضرت رسول نمودم ولی این را هم عرض کنم که اگر فرزندت حسین نبود نام شما را هم بنی امیه و بنی مروان از بین می بردند.
حال فرقی نمی کند که این حکایت وقوع خارجی داشته باشد یا نه چرا که اگر صرفا حکایت و داستان هم باشد، پر از معنا و مفهوم واقعی است. پس اسلام اگر محمدی الحدوث و علوی البقا بود، ولی در ادامه راه، حسینی البقا شد. این ها بخشی از پیامدهای عاشورا است.