در روزهای اخیر و پس از حمله موشکی مقتدرانه سپاه پاسداران به پایگاه عین الاسد عراق – که رهبر معظم انقلاب آن را یکی از ایام الله نامیدند – شاهد موجی از اخبار و تحلیلهای گوناگون در این باره بودیم که نکاتی چند در این رابطه قابل ذکر است :
۱ – پس از این حملات شاهد اخبار ضد و نقیض درباره‌ی میزان خسارت و تعداد کشته شدگان نیروهای آمریکایی بودیم به گونه ای که برخی منابع نزدیک به سپاه از آمار حدود ۸۰ کشته و بیش از ۲۰۰ زخمی خبر دادند . این در حالی بود که ترامپ در روزهای اولیه منکر کشته و حتی زخمی شدن یک نظامی آمریکایی در جریان حمله موشکی سپاه به پایگاه عین الاسد بود اما پس از بازدید خبرنگاران برخی رسانه‌های بزرگ خبری جهان از این پایگاه و پخش عکس و فیلمهایی از حجم بالای تخریبها– که حاکی از دقت بالای موشکهای نقطه زن ایران و از سوی دیگر توان بالای سایبری و اطلاعاتی دقیق سپاه بود – فرماندهی مرکزی آمریکا سنتکام بالاخره پس از چند روز انکار، زخمی شدن ۱۱ نظامی آمریکایی را پذیرفت. لازم به ذکر است که پایگاه «عین‌الاسد» دومین پایگاه هوایی بزرگ آمریکا در عراق محسوب می‌شود که در استان «الانبار»در غرب عراق واقع شده است. این پایگاه یک مجموعه راهبردی برای آمریکا بوده که پشتیبانی از هواپیماهای بدون سرنشین در این پایگاه انجام می‌شده است.
۲ – نکته ای که در این میان سوای از آمار کشته و زخمی ها بسیار حائز اهمیت است این است که حتی اگر به فرض بپذیریم که این حملات هیچ کشته ای نداشته است و حرف ترامپ هم صحیح باشد اما اینکه یک کشور در منطقه غرب آسیا این شجاعت و جرات را داشته باشد که بتواند به یک پایگاه مهم آمریکا حمله موشکی کند، تحول بزرگی در تاریخ منطقه و عرصه بین‌الملل محسوب می‌شود. پس از جنگ جهانی دوم هیچ کشوری جرات حمله به امریکا را نداشته است که معنایش آن است جمهوری اسلامی ایران به چنان قدرت و اقتداری رسیده است که قدرت پوشالی آمریکا را در سطح منطقه و در عرصه بین‌الملل به سخره گرفته است. این نکته قابل توجه است که حملات ناگهانی جنگنده‌های ژاپن به پایگاه دریایی ارتش آمریکا در «پرل هاربر»، واقع در جزیره «اوآهو» در ایالت هاوایی در سال ۱۹۴۱ پای آمریکا را به جنگ جهانی دوم باز کرد، اما بعد از اتمام این جنگ تا به حال دولت هیچ کشوری به پایگاه‌های آمریکا حمله نکرده بود. آن هم به شکلی که آمریکا که ادعای ابرقدرتی نظامی در جهان را دارد جرات پاسخ به این حملات را نداشته باشد همچنان که در جریان هدف قرار گرفتن پهپادش از سوی پدافند هوایی ایران نیز چنین جراتی نداشت . ضمن اینکه در جریان این حمله هیچکدام از سیستم های راداری و ضدموشکی پیشرفته آمریکا نتوانست با موشکهای ایران مقابله کند و این موضوع هزینه مضاعفی را بر اعتبار نظامی آمریکا وارد کرده است.
۳ – واقعیت امر این است که آمریکا بر خلاف ادعاهایش دارای قدرتی پوشالی بوده و افکار عمومی آمریکا تحمل کشته شدن چند هزار نفر از نیروهای نظامی خود در مدت کوتاه را ندارند، در جریان حملات موشکی سپاه نیز آمریکائیها فهمیدند اگر جواب ایران را بدهند چند هزار نیروی نظامی و پایگاه‌های آنها به خطر خواهد افتاد، بنابر این از هرگونه اقدامی عقب نشینی کردند. از سوی دیگر برخی تحلیلگران بر این باورند که با توجه به روزهای سختی که دولت آمریکا بخاطر استیضاح رییس جمهور در پیش داشت و همچنین با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال جاری و اثرگذاری بسیار زیاد اعلام آمار کشته و زخمی ها در حملات ایران ، آمریکا ازانتشار آمار کشته و زخمی ها در حملات موشکی سپاه را جلوگیری می کند .
۴ – علاوه بر این ، نکته دیگری که حائز اهمیت است هدف نهایی جمهوری اسلامی ایران است که اخراج آمریکا از منطقه است که این موضوع روندی طولانی دارد و فقط از طریق عملیات نظامی محقق نخواهد شد. چرا که این هدف ابعاد مختلفی دارد و باید با برنامه ریزی درست و همکاری و هماهنگی دولت های منطقه و حمایت و فشار مردم این کشورها به دنبال تحقق این هدف باشیم. بنابراین حملات موشکی ایران در پاسخ به ترور سردار سلیمانی نقطه آغازین این هدف بود و تصویب طرح خروج نیروهای آمریکایی در پارلمان عراق و همچنین راهپیمایی عظیم مردم عراق علیه حضور نیروهای خارجی در عراق در همین راستا است . به امید آن که به زودی با اتحاد بیش از پیش جبهه مقاومت شاهد تحقق این استراتژی کلیدی یعنی اخراج نیروهای آمریکایی از منطقه باشیم .ان شاءالله تعالی . (خ-۱۳۹۲)
