دیپلماسی میدان مدیریت تعاملات و تقابلات بینالمللی برای تامین منافع ملی است و هر کشوری که در مقابل هجمههای جهانی و طمع ورزی قلدران نتوانسته از منافع ملتش دفاع کند عزت ملی خود را از دست داده و به کشوری سلطه پذیر و ذلیل تبدیل شده است. نظام مقدس جمهوری اسلامی که با حرف و ایده نو، تاسیس شد با اتکا به شعار نه شرقی و غربی و نفی هر گونه سلطه پذیری در مسیر تامین منافع ملی خود گام برداشت. ملت ایران از ابتدا تاکنون موید و همراه دیپلماسی انقلابی و ایدئولوژیک نظام اسلامی و به عنوان یک سرمایه عظیم ملی تقویت کننده قدرت نرم کشور در میدانهای مواجهه بینالمللی بودهاند.
موضوعاتی چون امنیت منطقه، منابع و منافع آبی و خاکی (استفاده از دریاها، برداشت ذخایر معدنی و نفتی ) انرژی هسته ای، توانمندی و اقتدار نظامی، حمایت از مستضعفان و مبارزه با سلطه گری مستقیما در ارتباط با منافع ملی ما تعریف شده است. بنابراین هرگونه فشار و هجمه خارجی جهت مختل کردن پیگیری و تحقق این منافع، ما را بر آن میدارد که با اتخاد یک دیپلماسی هوشمندانه و انقلابی برای تحقق اهداف بینالمللی و ملی تلاش کنیم. مناسبات و هنجارهای بعضا ظالمانه موجود در نظام بین الملل سالهاست ما را به این نتیجه رسانده است که رعایت اصل نه شرقی و نه غربی و اتخاذ رویکرد عزت حکمت و مصلحت تنها بستر تحقق منافع ملی ماست و ذرهای عدول از این اصل ما را در تحقق اهداف مان ناکام خواهد گذاشت.
حضور مقتدرانه ایران در تامین امنیت منطقه و مخالفت با حضور نیروهای خارجی در غرب آسیا و خلیج فارس، در کنار توانمندیهای گسترده علمی در تولید و بهره برداری از انرژی هستهای نظام سلطه و به ویژه امریکا را به مهمترین دشمن منافع ملی ما تبدیل کرده است. حضور یک کشور مقتدر مانند ایران اسلامی که روحیه عزت و بیداری را در کشورهای منطقه ایجاد کرده است خللی بزرگ به جریان چپاول گری و سلطه امریکا در منطقه زده است. به همین دلیل از ابتدای انقلاب، تقابلی جدی در عرصههای دیپلماتیک و حتی در برخی موارد تنشهایی نظامی بین ایران و امریکا شکل گرفته است.
اکنون دستگاه دیپلماسی کشور در پی آن است با تقویت تعاملات پایاپای و عزتمندانه با دیگر بازیگران جهانی بتواند منافع ملی خود را که از سوی امریکا مورد تهدید واقع شده است حفظ کند. در این میان تحکیم روابط با کشورهایی چون روسیه و چین و ادامه تعامل با کشورهای اروپایی به عنوان تصمیم عملی ایران پس از خروج آمریکا از برجام و نقض عهد امریکا نشان دهنده توجه ایران به اصل تعامل و مشارکت سازنده در میدان سیاست خارجی است.
جمهوری اسلامی ایران با توجه به بد عهدی امریکا خود را در بن بست دیپلماسی نمیداند و با درایت و هوشمندی به تقویب مناسبات سیاسی و اقتصادی با دیگر کشورها میپردازد. در روابط ایران با روسیه، چین، ترکیه و دیگر کشورهای موثر، مبنای تعامل براساس منطق «منافع ملی و احترام متقابل» پایه گذاری و پیگیری شده است و این کشورها نیز نشان دادهاند که به این تعامل نیاز دارند.
حال جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت تاثیر گذار در مناسبات منطقهای و حتی جهانی ضمن توجه به عناصر قدرت داخلی و ضرورت تقویب اقتدار درونی در نظام بینالملل، فعالانه به تعامل با دیگر قدرتها خواهد پرداخت و با استقامت در راه حق و دیپلماسی عزتمندانه، اهرمهای فشار و تحریمهای ظالمانه را ناکارآمد خواهد ساخت. (خ-۱۳۶۱)