به گزارش روابط عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، آیتالله العظمی جعفر سبحانی در مراسم افتتاحیه سومین مدرسه تابستانی «دارالعلم» که با حضور اساتید و طلاب در مدرسه علمیه میرزا جعفر حرم مطهر رضوی برگزار شد، با اشاره به هدفمندی آفرینش انسان در تعلیمات قرآن کریم، اظهار داشت: خداوند متعال، انسان را برای هدفی تعلیم داده و آفریده است و قرآن کریم این معنا را مکرراً متذکر شده است.
وی با تأکید بر اینکه در این آیات انسان مورد خطاب واقع شده، خاطرنشان کرد: «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ» از جمله آیههایی است که به هدفداری مسیر بشر اشاره دارد، و راه رسیدن به این هدف از سه مسیر اصلی میگذرد و نخستین آنها فطرت انسان است.
انسان فطرتاً مسیر ظلم و عدل را تمیز میدهد
این استاد حوزه علمیه تصریح کرد: فطرت انسان چراغی است که میتواند انسان را در بسیاری موارد به هدف آفرینش نزدیک کند؛ زیرا در تعلیم الهی و بر اساس فرموده قرآن کریم، انسان در این مکتب، خوبیها و بدیها را میشناسد.
آیتالله سبحانی با استناد به آیه «وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا»، نسبت به شناخت فطری انسان از عدل و ظلم گفت: بر اساس عبارت دیگر قرآن کریم «وَ هَدَینَاهُ النَّجدَین» انسان فطرتاً مسیر ظلم و عدل، نیکیها و بدیها را تمیز میدهد و فطرت به عنوان راهی روشن تا سطح معینی میتواند انسان را به هدف الهی رهنمون کند.
عقل در معارف دینی جایگاهی بنیادین دارد
وی عقل را چراغ بزرگی برای هدایت انسان دانست و گفت: دومین چراغ در مسیر وصول انسان به هدف آفرینش، عقل اوست. عقل در معارف دین جایگاهی بنیادین دارد و قرآن کریم مکرراً بر عقل تکیه و تاکید کرده است. آیه شریفه «ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ» اساساً بر دعوت مردم به حق با استفاده از قواعد و مبانی عقلانی دلالت دارد.
آیتالله سبحانی افزود: عقل میتواند در شناخت مبادی امور و در مسیر معارف الهی راهگشا و هدایتگر باشد. نخستین قدم، تکیه بر فطرت و دومین قدم، تکیه بر عقل است که به وضوح در قرآن کریم مورد تاکید قرار گرفته است.
فطرت به تنهایی کافی نیست / باید از طریق عقل و آموزههای انبیاء به کمال رسید
این استاد حوزه علمیه با تاکید بر اهمیت آموزههای انبیای الهی به عنوان سومین مسیر هدایت بشر تصریح کرد: پس از فطرت و عقل، تعالیم آسمانی که توسط پیامبران و اولیاء الهی آورده شده، مسیر کمال انسان را کامل میکند. این اهداف در سایه این سه عامل تکمیل میشود. فطرت به تنهایی کافی نیست و باید از طریق عقل و آموزههای انبیاء و اولیا این مسیر به کمال برسد تا انسان به سرمنزل مقصود خلقت نائل شود.
وی با اشاره به جایگاه پیامبر خاتم(صلیاللهعلیهوآله) به عنوان آخرین آموزگار و هادی بشریت، گفت: پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) به عنوان صاحب آخرین مکتب، جوامع انسانی را به سوی کمال هدایت میکند. آیه شریفه «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ» بر اهمیت نقش پیامبر اسلام و اهمیت تعقل و تفکر جمعی و فردی تاکید میکند.
آیتالله العظمی سبحانی با اشاره به راههای هدایت عقل از منظر قرآن کریم، تاکید کرد: قرآن مجید در این آیات برای عقل سه راه معین کرده است. نخست راه برهان است؛ برهان و استدلال که عقلا آن را درک میکنند، دوم، موعظه حسنه یا پند و اندرز است که برای کسانی که از قدرت استدلال برخوردار نیستند اما ذهن پاک و سالم دارند، استفاده میشود. سومین راه جدال احسن است و باید دقت شود که این جدال، جدال روشمند و اخلاقی و در پی حقیقت باشد.
وی اظهار داشت: در موعظه حسنه، میتوان انسانهای دارای ذهن سالم را با پند و اندرز به راه حق و هدف آفرینش رساند؛ در حالی که در جدال احسن، دو طرف با طرح نظر متفاوت بحث علمی میکنند و حقیقتیابی اصل است، نه اثبات حرف خود. اگر روشن شد سخن مقابل بر حق است، آن نظر را باید پذیرفت.
سیره انبیاء الهی در جدال احسن
آیتالله سبحانی در ادامه با اشاره به بهرهگیری انبیاء از شیوه جدال احسن در تبلیغ، افزود: انبیاء الهی نه تنها اهل جدال، بلکه اهل جدال احسن بودهاند و قرآن کریم نمونههایی از جدال احسن انبیاء را ذکر کرده است. حضرت ابراهیم خلیلالرحمن علیهالسلام دو بار در قرآن کریم با مخالفان وارد جدال شد. در یک نمونه با شاه زمان خود درباره ربوبیت جدال نمود و در آن مسیر با اثبات مسئله تولد و مرگ، حقیقت را بیان کرد. اگر هدف جدال حقیقت نباشد، جدال بیثمر خواهد بود.
وی اضافه کرد: طرف مقابل حضرت ابراهیم حقیقتیاب نبود و از مباحثه و عقلانیت بهرهای نبرد و به مغالطه متوسل شد. حضرت ابراهیم با منطق وحیانی جدال میکرد و با عقلانیت، خورشید را مثال زد، اما او حقیقتیابی نداشت و خود را پیروز معرفی میکرد.
این استاد حوزوی با استناد به آیه شریفه «وَ کَذَلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضِ…»(انعام/۷۵) تصریح کرد: «ملکوت» یعنی وابستگی همه عالم هستی به جهان غیب و عالم بالا و این مقام و حاکمیت، ویژه پروردگار متعال است. مخالفان در زمان حضرت ابراهیم(علیهالسلام) بر این باور بودند که ملکوت عالم در دست ستارگان است، اما حضرت ابراهیم(علیهالسلام) با استدلال، این عقیده را ابطال و اثبات کرد که فرمانروایی حقیقی، تنها در اختیار خداوند است.
وی با بیان اینکه روش استدلال حضرت ابراهیم(علیهالسلام) مبتنی بر جدل صحیح و حقیقتمحور بود، افزود: دلیل عدم اصرار طرف مقابل بر ابطال سخن ابراهیم(علیهالسلام) این بود که ایشان واقعاً به دنبال کشف حقیقت بودند، نه صرفاً دفاع از باور باطل خود، و به همین دلیل نتیجهای مبتنی بر حقیقت حاصل شد.
ادعای حرمت مناظره خلاف واقع است / مناظره علمی ریشه در مکتب اهلبیت(ع) دارد
آیتالله العظمی سبحانی در ادامه با اشاره به جایگاه علمی بزرگان شیعه، گفت: مرحوم سید مرتضی شاگرد شیخ مفید، نقش غیرقابل انکاری در تبیین و نظاممند کردن اعتقادات شیعه داشتهاند و با مقابله با گروههای انحرافی، توانستند آرای صحیح شیعه را تدوین و حفظ کنند.
وی افزود: مناظره و مباحثه علمی ریشه در تاریخ و مکتب اهل بیت(علیهمالسلام) دارد و ادعای حرمت مناظره در موضوع امامت، خلاف واقع است؛ چرا که ائمه معصومین(علیهمالسلام) و شاگردان ایشان اهل مناظره بودند و این حقیقت در کتب شیخ مفید و شاگردانش به روشنی بیان شده است.
جایگاه رفیع تعامل فکری در مکتب شیعه
این مرجع تقلید با اشاره به روایتی از کتاب الکافی تأکید کرد: مرحوم کلینی مینویسد که امام صادق(علیهالسلام) روزی نشسته بودند که مردی از شام، که خود را صاحبنظر در فقه و کلام و ادب میدانست، وارد مجلس شد و خواهان مناظره گشت، امام(علیهالسلام) ابتدا از خادم خود پرسیدند که آیا آمادگی بحث و جدل دارد یا خیر؛ سپس شاگردان برجستهای را به مناظره فراخواندند.
وی گفت: امام صادق(علیهالسلام) نسبت به هشام بن حکم علاقه ویژهای نشان دادند و فرمودند: «به جوانی که با زبان و بیانش از ما دفاع میکند، خوشآمد میگویم.» این اهتمام امام(علیهالسلام) به بحث علمی و مناظره، جایگاه رفیع تعامل فکری در مکتب شیعه را نشان میدهد و گواه آن است که شاگردان امام صادق(علیهالسلام) در سده دوم هجری نیز اهل جدال و علمآموزی بودهاند.
منبع: حوزه

