بيانيه بسيار مهم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم دربارة مسائل جاري كشور
در تاريخ ۲۸/۰۸/۱۳۷۰
بسم الله الرحمن الرحيم
قال الله تبارك و تعالي: «لا يؤمنون حتي يحكموك فيما شجر بينهم»
حركتهاي نسبتاً تندي كه اخيراً در صحنه، تحركات سياسي برخي جناحهاي موجود كشور بدون هيچگونه توجه به وضعيت خطير و حساس جمهوري اسلامي در عرصة سياستهاي جهاني و بين المللي و هجوم بيامان فرهنگي، سياسي، نظامي، اقتصادي و تبليغي استكبار جهاني نسبت به اين نظام الهي و مقدس ديده ميشود، احتياج به تجديدنظر جدّي از سوي مسؤولين اين جناحها دارد، اگر چنانچه مدّعاي آنها ميباشد نسبت به آرمانهاي امام راحل ـ ره ـ احساس نگراني مينمايند كدام آرماني بلندتر از حفظ همين نظام مقدس جمهوري اسلامي و انقلاب جهاني اسلام و ساحت مقدس رهبري نظام، يعني ولايت مطلقه فقيه، ميباشد؟
به راستي، تحركاتي كه اخيراً از تعرض به نهادهاي قانوني يعني شوراي نگهبان، رياست محترم جمهوري و … شروع شد و دنباله آن به برخي نهادها كه مستقيماً زير نظر و باعنايت خاص مقام معظم رهبري ـ مد ظله العالي ـ اداره ميشود يعني دادگاه ويژه روحانيت، نهاد محترمي كه ملت عزيز ما خدمات درخشان و والاي آن را در طول تاريخ انقلاب اسلامي هرگز فراموش نخواهد كرد و هنوز شيريني طعم محكوميت مهدي هاشمي و ساير جرثومههاي فساد را در كام خود احساس مينمايد، كشيده شده است و در اين رهگذر، حتي از تقدير و بزرگكردن يك مجرم و محكوم در اين دادگاه عدل اسلامي آن هم به جرم تضعيف نظام و رهبري در قالب پيام از جانب برخي مقامات بلند پايه و ارسال نماينده و بيانيه و تقدير نامه، نيز كوتاهي ننموده و حتي برخي از طرفداران كار را فراتر گذارده و به ساحت و حريم دست نيافتني ولايت مطلقه نيز دست يازيدهاند، به دنبال چه هدفي طراحي و اجراء گرديد؟
مدتي شعار امام زدايي را در همه جا مطرح ميكردند ولي عجيب است كه مدعيان اين شعار خود بي توجه به آرمانهاي بلند امام راحل، نه تنها در عمل كه حتي در شعار نيز به گونهاي رفتار مينمودند كه تداعي امام زدايي و مصداق بارز آن جلوهگيري مينمود.
يك روز شعار دفاع از مستضعفين و مبارزه با استكبارطلبي را با حرارت بسيار ميشنيديم و همان روز خبر معاملههاي كذايي با شركتهاي غربي در پوشش بنيادهاي غير انتفاعي كه ماليات عملكرد آنها سر به ميليونها ميزند، خانههاي لوكس و ماشينهاي آنچناني را از طرف همين به ظاهر مدعيان دريافت مينموديم.
از طرفي شعار وا اماما، و از طرف ديگر مطرح كردن كساني كه امام ـ ره ـ تمام همّ و تلاش خويش را، در ماههاي آخر عمر، صرف كنار گذاردن آنها از صحنه سياسي ـ اجتماعي نظام مينمود، و ميبينيم كه چگونه مدعيان دفاع از آرمانهاي امام به اين نظر بلند او ـ قدس سره ـ و مصلحت عاليه نظام پشت كرده و آيت الله منتظري را مجدداً در صحنه سياسي نظام آن هم با چه بيان و تبليغ خاص مطرح مينمايند.
ديديم و ديديد كه چگونه در روز سيزده آبان، روز ملي مبارزه با استكبار جهاني، روزي كه اتحاد و همگامي كليه اقشار امت اسلامي را تحت ولايت امر ميطلبيد، راه خود را از راه ملت جدا نموده و با طرح شعارهاي واهي و پوچ مراسمي جدا گرفتند تا عملا شكافي در صف و بنيان مرصوص اين امت رهبري ايجاد نمايند.
در جاي ديگر مناديان اسلام ناب كه امام به نص صريح آنها را مشخص نموده بود، همان متحجرين دانستند كه دل امام را خون نموده بودند.
دامنة امام زدايي و زدودن آرمانهاي بلند او به حدي رسيد كه هاشمي خدمتگذار صديق كه همواره به عنوان نورچشم امام مطرح بوده و هست را به عنوان كسي كه تمام تلاشش عدول از آرمانهاي بلند امام است، مطرح كردند. و اين چنين بود كه تحريف تاريخ انقلاب و تاريخ حوزههاي علميه و ساحت مقدس مراجع عظام، كه امام راحل همواره اصرار بر حفظ حرمت اين حريمهاي مقدس و دست نيافتني داشت، نيز از اين تعرضات مصون نماند. از يك طرف شعار اسلام ناب، اسلامي كه امام عزيز تمام عمر مقدس خويش را صرف احياي و تحقق آن نموده بود، و از طرف ديگر سكوت در برابر تهاجم فرهنگي و ابتذالي كه مقام معظم رهبري ـ مد ظله العالي ـ با هوشياري تمام خطوط مبارزه با آن را ترسيم نموده بودند و در عين حال همپيماني با مدعيان ليبراليسم سياسي و فرهنگي و فكري و طرح آزادي بيان و قلم و دمكراسي به سبك غربي كه تمام همت و تلاش امام عزيز و راحل مان مصروف تبيين پوچي و بي مايگي و پستي آن بود پيشي نمودند. مگر همين آزادي بيان و قلم و دمكراسي به سبك غربي نبوده كه امام راحل را به واسطه فتواي تاريخي خود در مورد سلمان رشدي ملحد و پليد، مورد هجوم قرار داد تا به قول خودشان شايد بتوانند اين نور خدايي را خاموش نمايند ـ كه صد البته اين نور الهي پرفروغتر گرديد.
در جايي ادعاي حمايت امام از نهادهاي قانوني و از طرف ديگر بي اعتبار كردن اركان مسلم نظامي اسلامي كه امام عزيز تمام همّ با بركت خود را صرف تأسيس و حمايت از آنها كرده بود.
دامنه اين تعرضات به حدّي ميرسد كه حتي پس از مشخص شدن نظر رهبري نظام، باز هم اصرار و عناد بر نظرات خويشتن مينمايند و بالمال به تهديدهاي علني مبني بر ايجاد تشنج، درگيري و خونريزي ميپردازند.
گمان نميرود كه اين دوگانگيها در عمل و شعار در ادعا و خط مشي، آن آرمان بلندي باشد كه روح خدا سالهاي پر بركت عمر خود را مصروف به آن كرده بود چه خون دلها خورد و چه سختيها كشيد و بالاتر از همه اينها كه به نظر ميرسد بزرگترين گناه نابخشودني برخي از اينها كه در طول تاريخ انقلاب كم سابقه و در نزد امت امام و ساحت مقدس ربوبي ذنب لا يغفري است تعرض به ساحت مقدس و دست نيافتني و حريم والاي ولايت مطلقه بوده است، ولايت مطلقهاي كه امام عزيزمان از اوان مبارزه و حتي قبل از شروع نهضت سعي در تبيين و حمايت از اركان آن نموده بود، چرا كه به اعتقاد او و باور امت او و باور اسلام عزيزي كه همه عمر و لحظات خود را وقف او كرده بود، اين ولايت ستون و قوام خيمة اسلام و انقلاب اسلامي است لذا هر تعرضي به ساحت و حريم آن تعرض به حريم اسلام ناب و اساس و اركان انقلاب اسلامي محسوب ميشود اينجا صحبت از ما و من و خط ما و خط من، جناح مقابل و جناح بيطرف نيست، صحبت از موقعيت و پست و مقام نيست، اين حريم حريمي است كه اساس اسلام ناب بستگي تام به حرمت او دارد. به حكم صريح شرع و قضاوت عقل و نظر مطاع امت اسلامي اين ميدان جاي مسامحه و مجامله نبوده و نيست و هرگز نخواهد بود، تشنج و غوغا سالاري هرگز نميتواند اين آرمان بلند جهان اسلام را مورد خدشه قرار دهد. رهبر عزيز انقلاب بارها بر عدم تشنج تأكيد نموده است، از سر نصيحت به اين جناحها و سران آنها توصيه ميكنيم كه تا دير نشده راه خود را از راه امام ـ ره ـ و از راه رهبري و از راه اين ملت مظلوم و ستمديده جدا نكنيد. در اين شرايط كه استكبار جهاني با طرح مسائل واهي و خط و نشان كشيدنهاي حساب شده هر روز با طرح مسألهاي جديد و اعمال فشار به گونهاي اين انقلاب را مورد تهديد قرار ميدهد، حضور در صحنه مبارزه، بي امان با اين تهاجم احتياج به وحدت و انسجامي همه جانبه تحت رهبري ولي امر مسلمين جهان ـ مد ظله العالي ـ دارد. به طور يقين به ثمر رسيدن تلاشهاي رئيس جمهور محترم و دلسوز اين مجاهد خبير و توانا، جز همگامي و حركت به سمت يك جبهه هماهنگ و واحد و با حمايت همه جانبه ميسور نخواهد بود.
امت اسلامي، اين امت بيدار با باور انقلابي برخواسته از تبعيت محض از ولايت مطلقه و عشق به اسلام ناب، تكليف خود را به خوبي تشخيص داده و راه خود را از كساني كه سعي مينمايند با تشنج و غوغاسالاري مسير خود را از طريق امت اسلامي و رهبري جدا نمايند متمايز ميدانند و همواره تحت لواي ولي امر مسلمين آماده انجام وظيفه انقلابي خود ميباشند و برائت خود را از اين گونه انحرافات اعلام كرده و خواهد نمود.
"جامعة مدرسين حوزة علمية قم" همگام با امت اسلامي با توجه به باور جدّي نسبت به مصالح عاليه نظام و ولايت مطلقه فقيه و بنا بر تكليف الهي در اين مقطع خاص و بسيار مهم اين گونه خط مشي كه هيچ توجيهي جز فزونطلبي و پيروي از هواهاي نفساني و دور افتادن از طريق هدايت عامه، ولايت مطلقه و اسلام ناب ندارد محكوم نموده و هشدار جدّي خود را متوجه دوستان ناآگاه و كج انديش و بعضاً مغرض و تشنج آفرين مينمايد كه تا دير نشده به خود آمده و همگام با خيل بيكران امت اسلامي تحت رهبري ولي امر مسلمين جهان حضرت آيت الله خامنهاي ـ مد ظله العالي ـ به وظيفه الهي و شرعي خود عمل نموده و حركت بر مسير تبعيت از ولايت و وحدت را، بر حركت بر مسير غوغاسالاري و تشنج آفريني، ترجيح دهند والا جدا شدن از سيل خروشان امت اسلامي و حركت در مسير هواهاي نفساني عاقبتي جز پشيماني و ذلت در پيشگاه ساحت مقدس بقية الله الاعظم ـ ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء ـ و ملت عزيز و رهبري معظم ـ مد ظله العالي ـ نخواهد داشت. و الله غالب علي امره
والسلام علي من اتبع الهدي
جامعه مدرسين حوزه علميه قم
۱۱ جمادي الاولي برابر با ۲۸ آبان 1370