به گزارش روابط عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، آیتالله عباس کعبی در دیدار محمدرضا سعیدی رئیس شرکت سرمایه گذاری تأمین اجتماعی (شستا) و هیئت همراه در تحلیل جایگاه انقلاب اسلامی در تاریخ ایران، آن را به سه مقطع اساسی تقسیم کرد: دوران پیش از اسلام، دوران پس از ورود اسلام تا سقوط رژیم پهلوی و دوران جدید ایران در پرتو انقلاب اسلامی.
وی خاطرنشان کرد: مرحله سوم، ایران نوینی را بنیان گذاشته که مبتنی بر آرمانی بزرگ یعنی تحقق تمدن نوین اسلامی است؛ تمدنی که صرفاً به ابعاد دنیوی محدود نمیشود، بلکه نجات بشر را در پرتو حیات طیبه و سعادت اخروی هدف قرار میدهد.
انقلاب اسلامی؛ انقلابی تمدنی نه صرفا سیاسی
عضو هیئترئیسه مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر اینکه نباید انقلاب اسلامی را صرفاً تحولی سیاسی یا اجتماعی دانست، افزود: این انقلاب بازتولید اسلام ناب محمدی و مکتب اهلبیت(علیهمالسلام) در عصر حاضر است و هدف نهایی آن ساخت تمدنی الهی و انسانی است.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تأکید کرد: نگاه تقلیلگرایانه به انقلاب اسلامی، نادیده گرفتن عظمت مأموریتی است که این انقلاب بر دوش دارد.
آیتالله کعبی در ادامه با مقایسه انقلاب اسلامی با رنسانس غرب، اظهار داشت: همانگونه که رنسانس باعث شکوفایی تمدن غرب شد، انقلاب اسلامی نیز در مسیر شکلگیری تمدنی نوین بر پایه معارف اسلامی قرار دارد. با این تفاوت که تمدن غرب بر سکولاریسم استوار است اما انقلاب اسلامی بر مبنای وحی، معنویت، عقلانیت و عدالت بنا شده است.
وی افزود: چهلوششمین سال از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته و تازه در آغاز راه تمدنسازی قرار داریم؛ راهی که با اتکا به ظرفیتهای داخلی و پشتوانه عظیم فرهنگی و ایمانی ملت ایران، افقی روشن را نوید میدهد.
چهار نگاه در برابر تمدن غرب
این استاد حوزه علمیه سپس به تبیین رویکردهای مختلف در برابر تمدن غرب پرداخت و گفت: در مواجهه با تمدن غرب چهار نگاه وجود دارد که دو نگاه نخست مردود است:
۱. نگاه تسلیمطلبانه: بر اساس این نگاه چون غرب از نظر علم، فناوری و صنعت پیشتاز است، باید در برابر آن تسلیم شد و از آن پیروی کرد. این رویکرد موجب خودباختگی سیاسی و فرهنگی میشود و نخبگان را از نوآوری بازمیدارد. نتیجه این نگاه، اشاعه سبک زندگی غربی و مصرفگرایانه در میان جوامع اسلامی است. این دیدگاه مورد پذیرش ما نیست.
۲. نگاه تخریبی: در این نگرش، تمدن غربی بهطور کامل طرد میشود و مواجهه با آن شکل ستیزهجویانه و جنگ تمدنی به خود میگیرد؛ همانند آنچه در جریانهای افراطی و سلفیگری مانند داعش مشاهده میشود.
آیتالله کعبی این رویکرد را واپسگرایانه و ناهماهنگ با شرایط زمانه دانست.
عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: ما هم تسلیم تمدنی و هم تخریب تمدنی را مردود میدانیم. آنچه نیاز امروز ماست نگاهی فعال، واقعگرایانه و تمدنساز است که با درک صحیح از اقتضائات جهان معاصر راهی مستقل و الهامگرفته از معارف اسلامی برگزیند.
وی رویکرد سوم را «گزینشگری تمدنی» معرفی کرد و گفت: این نگاه پذیرای عناصر مثبت تمدن غرب مانند پیشرفتهای علمی، فناوری و زیرساختهای دانشی است، اما در عین حال عناصر منفی آن مانند فروپاشی خانواده، بیمعنویتی، لذتگرایی و فساد اخلاقی را مردود میشمارد. این انتخاب آگاهانه راهی برای پیشرفت بدون از خودبیگانگی است.
نقدی بر گزینشگری تمدنی / امکان تفکیک اجزای غرب وجود ندارد
آیتالله کعبی در ادامه سخنان خود با اشاره به نقدهای وارد بر مدل گزینشگری تمدنی، اظهار داشت: در ظاهر این مدل عقلانی به نظر میرسد، اما در عمل با چالشهای جدی مواجه است. یکی از اساسیترین ایرادات این رویکرد آن است که اجزای تمدن غرب به شکلی ساختاری با یکدیگر پیوستهاند و نمیتوان تنها بخشهایی از آن را اقتباس کرد و انتظار داشت فرهنگ بومی و اسلامی حفظ شود.
وی افزود: تجربه کشورهایی مانند مالزی، اندونزی و ترکیه گواه این واقعیت است. این کشورها با پذیرش ساختارهای مدرن غربی، تنها به تغییرات سطحی و نمادین بسنده کردهاند، مانند قرار دادن نمازخانه در یک معماری کاملاً غربی. این رویکرد سطحی نمیتواند به تمدنسازی واقعی منجر شود.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، مدل چهارم را «احیاگری تمدنی» معرفی کرد و گفت: در این رویکرد، نه تسلیم تمدن غرب میشویم و نه آن را بهکلی رد میکنیم، بلکه با تکیه بر هویت، باورها و مبانی اصیل خود، زیرساختها را توسعه میدهیم، ملتسازی میکنیم، جریانسازی انجام میدهیم و در نهایت تمدن میسازیم.
وی افزود: انقلاب اسلامی نمونهای بارز از یک انقلاب احیاگر است؛ انقلابی که با هدف بازتولید تمدن اسلامی در عصر معاصر آغاز شد و امام خمینی(ره) این مسیر را گشود و رهبر معظم انقلاب با راهبردهای حکیمانه خود در ۳۵ سال گذشته آن را ادامه دادهاند.
آیا احیای تمدن اسلامی ممکن است؟
آیتالله کعبی در پاسخ به پرسشی که ممکن است درباره امکان تحقق این مسیر مطرح شود، تأکید کرد: این مسیر نه تنها ممکن، بلکه واقعبینانه و ضروری است. تمدن نوین اسلامی بر سه پایه اساسی استوار است: نظریه تمدنی دقیق و جامع، مبتنی بر اجتهاد پویا و پاسخگو به شرایط روز، پیشرفت علمی و فناوری در مرزهای دانش، همراه با نوآوری و تولید علم و اقتدار دفاعی و امنیتی، بهمنظور ایجاد بازدارندگی و حفظ استقلال کشور.
وی هشدار داد: تمدنسازی در خلأ یا جزیرهای منزوی رخ نمیدهد. ورود به این مسیر بهطور طبیعی مواجهه با تمدن غرب را به همراه دارد؛ چراکه منافع غرب در این رقابت تمدنی به چالش کشیده میشود.
چهار راهبرد غرب در برابر انقلاب اسلامی
این استاد حوزه علمیه در ادامه با اشاره به راهبردهای غرب برای مواجهه با انقلاب اسلامی گفت: در طول این چهار دهه، غرب چهار رویکرد اصلی را در قبال انقلاب اسلامی تجربه کرده است: تلاش برای هضم جمهوری اسلامی در درون تمدن غرب، مهار و محدودسازی انقلاب از طریق تحریمها و محاصره، اعمال فشار و درگیری مستقیم با هدف وادار کردن ایران به تسلیم و پذیرش جمهوری اسلامی بهعنوان یک واقعیت تمدنی مستقل.
عضو هیئترئیسه مجلس خبرگان رهبری با اشاره به ناکامی غرب در مقابله با انقلاب اسلامی تأکید کرد: اکنون پس از ۴۶ سال انقلاب اسلامی نه تنها باقی مانده، بلکه به یک قدرت منطقهای و حتی بینالمللی تبدیل شده که هژمونی آمریکا را در بسیاری از معادلات به چالش کشیده است.
وی خاطرنشان کرد: مقامات غربی امروز ناچار به پذیرش نقش تعیینکننده ایران در منطقه هستند. آمریکا دیگر نمیتواند بدون مشارکت جمهوری اسلامی در خاورمیانه تصمیمسازی مؤثر داشته باشد. روزگاری واشنگتن آغازگر و پایاندهنده جنگها بود، اما امروز حتی نمیتواند بازیگر اصلی باشد مگر با در نظر گرفتن جایگاه و نقش جمهوری اسلامی ایران.
اقتصاد مقاومتی بدون طراحی یک نهاد مستقل و قوی بیشتر شبیه یک آرمان است تا واقعیت
آیتالله کعبی گفت: در تداوم مسیر جهاد تمدنی، تحقق اقتصاد مقاومتی نیازمند نهادی متمرکز، راهبردی و توانمند است. یکی از مهمترین موانع اجرای موفق اقتصاد مقاومتی، نبود ساختار نهادی واحد برای هدایت و نظارت دقیق بر آن است. در حال حاضر، وظایف این حوزه میان نهادهای گوناگون پخش شده، اما هیچ مرکز تصمیمساز و سیاستگذار مستقلی وجود ندارد که با اختیارات کافی مسئول تحقق این راهبرد ملی باشد.
نائب رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تصریح کرد: تحقق اقتصاد مقاومتی، بدون طراحی نهادی مبتنی بر تفکر مقاومتی، بیشتر شبیه یک آرمان باقی میماند تا واقعیت اجرایی. لذا یکی از ضرورتهای امروز کشور ایجاد یک نهاد فراوزارتی و مستقل با پشتوانه قانونی قوی برای پیشبرد این راهبرد است.
نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه «اقتصاد مقاومتی» صرفاً یک الگوی اقتصادی نیست، بلکه بخشی از جهاد تمدنی است، گفت: هدف این مدل، تولید ثروت ملی همراه با عدالت اجتماعی است. برخلاف الگوهای لیبرالی که نابرابری را طبیعی و حتی مطلوب میدانند، اقتصاد مقاومتی در پی آن است که تمام ظرفیتهای مردمی را به میدان بیاورد و شکاف طبقاتی را کاهش دهد.
وی تأکید کرد: این الگو اقتصاد را از دست عدهای خاص خارج کرده و به مردم واگذار میکند؛ از اینرو باید شفافیت، سلامت اقتصادی، حذف رانت و نظارت عمومی در آن نهادینه شود. در این مسیر مشارکت مردم، بهویژه در تعاونیها و بنگاههای کوچک و متوسط، نقش اساسی ایفا میکند.
نقش نخبگان در تحقق جهاد تمدنی
آیتالله کعبی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به جایگاه نخبگان در حرکت تمدنی انقلاب اسلامی اظهار داشت: جهاد تمدنی بدون حضور فعال و جهتدار نخبگان ممکن نیست. حوزه علمیه، دانشگاه، نهادهای علمی و حتی بخشهای فرهنگی و رسانهای، باید سهم خود را در تولید نظریه، تبیین گفتمان و پیادهسازی راهبردهای تمدنی ایفا کنند. نظریه جهاد تمدنی، تلاشی برای بازتعریف قدرت در چارچوب عقلانیت دینی و هویت اسلامی است. برخلاف نظریههای غربی مانند واقعگرایی تهاجمی که هدف را صرفاً بقا میدانند، انقلاب اسلامی قدرت را در خدمت آرمان و کرامت انسان میبیند.
وی تأکید کرد: این مسیر دشوار اما شدنی است. تنها با اعتماد به نفس ملی، وحدت اجتماعی، پیشرفت علمی، نهادسازی کارآمد و جهاد مستمر در عرصههای مختلف است که میتوان تمدن نوین اسلامی را محقق ساخت و الگویی الهامبخش برای ملتهای آزاده جهان ارائه داد.
بنگاههای عمومی باید به موتور محرک اقتصاد مقاومتی تبدیل شوند
آیتالله کعبی با تأکید بر ضرورت بازتعریف نقش نهادهای عمومی غیردولتی، تصریح کرد: امروز یکی از موانع اصلی تحقق اقتصاد مقاومتی، عملکرد ضعیف و ناکارآمد برخی بنگاههای خصولتی است. این نهادها در بسیاری موارد نه بهصورت کامل خصوصیاند و نه به معنای واقعی دولتی. در نتیجه، پاسخگویی روشنی به مردم ندارند و از بهرهوری لازم نیز برخوردار نیستند. اگر این نهادها بهدرستی سامان یابند و از رویکرد بنگاهداری صرف فاصله بگیرند، میتوانند به یکی از پیشرانهای راهبردی در مسیر جهاد اقتصادی و تحقق اقتصاد مقاومتی تبدیل شوند.
عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: راهحل عبور از وضعیت کنونی، تفکیک دقیق میان سه مؤلفه اساسی است: مدیریت، مالکیت و خدمت. مدیریت باید در اختیار متخصصان اقتصادی، دارای تجربه، دانش و سرمایه باشد؛ مالکیت باید متعلق به ذینفعان واقعی مانند کارگران، بیمهشدگان و بازنشستگان باشد و هدف نهایی نیز خدمت به مردم و تأمین منافع عمومی باشد.
وی تصریح کرد: بنگاهها باید با سازوکار دقیق و شفاف به مردم واگذار شوند، نه به افراد خاص یا گروههای رانتی. این فرایند نیز باید بهصورت تدریجی، هوشمندانه و با نظارت دقیق انجام گیرد تا از بروز انحرافات جلوگیری شود.
مردمیسازی اقتصاد با شفافیت و آموزش مالی
آیتالله کعبی با اشاره به الگوی پیشنهادی برای اصلاح ساختار بنگاههایی مانند شستا اظهار داشت: تقسیم سهام به واحدهای کوچک، بهرهگیری از بازار سرمایه، تسهیل خرید اقساطی سهام برای اقشار کمدرآمد، و نیز شفافسازی عملکرد مالی از جمله اقدامات ضروری برای مشارکتدادن مردم در اقتصاد است.
وی افزود: آموزش مالی تقویت سواد اقتصادی عموم مردم و حمایت از سهامداران خرد نیز از ارکان کلیدی موفقیت این طرح هستند. باید مردم احساس کنند که سهامدار واقعیاند و نفع مستقیم از عملکرد این بنگاهها میبرند. در این صورت، اعتماد عمومی بهطور طبیعی افزایش خواهد یافت و مشارکت اقتصادی به یک امر عمومی تبدیل خواهد شد.
این استاد حوزوی در ادامه سخنان خود بر ضرورت نظارت کارآمد و فراگیر تأکید کرد و گفت: واگذاری بدون نظارت، به معنای رهاسازی است و نه خصوصیسازی واقعی. بنابراین باید نهادهای نظارتی با سازوکار قانونی و اختیارات کافی شکل گیرند تا از بروز فساد، انحصار و رانت جلوگیری شود. همچنین، قوانین خصوصیسازی باید دقیق اجرا شوند و از ابزارهای حمایتی برای حفظ حقوق مردم استفاده گردد.
نوسانات بازار سرمایه نباید اعتماد عمومی را خدشهدار کند
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به نوسانات طبیعی بازار سرمایه گفت: یکی از چالشهای اجرای این مدل، بیثباتی بازار سرمایه است که میتواند موجب نگرانی و بیاعتمادی مردم شود. ازاینرو دولت و نهادهای مسئول باید با سیاستهای تثبیتگر از جمله مدیریت نقدینگی، انتشار شفاف اطلاعات و حمایت از سهامداران خرد، زمینه را برای حضور امن و پایدار مردم در بازار سرمایه فراهم سازند.
آیتالله کعبی در جمعبندی اظهار داشت: اگر بنگاههایی مانند شستا به درستی مدیریت شوند و با رویکردی عدالتمحور و بهرهور حرکت کنند، میتوانند به یکی از پیشران های اصلی سرمایهگذاری و تولید تبدیل شوند. هیئتهای اندیشهورز این بنگاهها باید با نگاه کلان از بنگاهداری روزمره فاصله بگیرند و در مسیر جهاد اقتصادی و خودکفایی ملی گام بردارند. مدیران تحولگرا باید در همه عرصههای اقتصادی کشور با روحیه انقلابی، دانش تخصصی، تفکر راهبردی و توکل به خداوند متعال وارد میدان شوند. تنها در این صورت است که اقتصاد مقاومتی به یک واقعیت عینی تبدیل خواهد شد، نه شعاری تکراری.
منبع: رسا