بیانیه تحلیلى فرهنگى سیاسى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در آستانه ماه محرم
در تاریخ ۱۶/۰۱/۱۳۷۹
بسم الله الرحمن الرحیم
ماه محرم الحرام از راه مىرسد تا فرصت دوبارهاى باشد براى تجدید میثاق با آرمانهاى حماسه عاشوراى حسینى، محرم ماه بیدارى و استوارى در مقابل ظلم و استبداد، ماه امر به معروف و احیأ ارزشها و ماه نهى از منکر و مبارزه با گمراهىها فرا مىرسد تا ره پویان طریق مکتب حسینى پرچم اسلام ناب محمدى(ص) را در اهتزاز نگه داشته با اقامه مجالس و محافل عطر فرهنگ عاشورایى را در سراسر جهان اسلام منتشر سازند.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ضمن عرض تسلیت ایام سوگوارى و حزن آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین به محضر بقیْ الله الاعظم ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدأ و عموم عاشقان و دلباختگان حسینى نکاتى چند را خدمت عموم امت خداجوى خاصه علمأ و اندیشمندان متذکر مىگردد.
۱ – امسال که به حسن تدبیر مقام معظم رهبرى «مدظله العالى» با عنایت به وجود دو عید غدیر در یکسال شمسى سال امام امیرالمؤمنین(ع) نام گرفته است فرصت بسیار مغتنم و مناسبى است که ابعاد شخصیتى آن امام همام که نفس و جان رسول مکرم اسلام(ص) بود مورد شناسایى، دقت، الگوگیرى و معرفى قرار گیرد لحظه لحظه ایام حیات آن بزرگوار از ولادت تا شهادت، درسهاى عمیق و پرمایهاى است که کام تشنه همه آزاد اندیشان و علاقه مندان به مکتب علوى را از زلال محبت و معرفت آن بزرگوار سیراب خواهد نمود. رفتار فردى و اجتماعى آن بزرگوار الگویى جاودانه جهت تمامى امت اسلامى خاصه دولتمردان اسلامى است. جوانى پرشور و پر حماسه او الگوى جوانان، حکومت سراسر عدل و انصاف او الگوى دولتمردان، زندگى سراپا مجاهدت و سراپا مسئولیت او الگوى همه مؤمنان، آزادگى او الگوى همه آزادگان جهان، سخنان حکمت آمیز و درسهاى ماندگار او الگوى عالمان و دانشمندان و روشنفکران است.
لذا بر احاد امت اسلامى خاصه علمأ، اندیشمندان و دانشمندان و هنرمندان اصیل است که در گرامیداشت هر چه باشکوهتر این سال در زمینه معرفى ابعاد شخصیتى آن بزرگوار تمامى تلاش و مساعى خویش را به کار گیرند و بزرگترین یادگار و میراث ماندگار غدیر یعنى ولایت را بر همگان معرفى نمایند.
۲ – فرهنگ غنى اسلام به عنوان یک دین جاوید و خاتم همواره متضمن جمیع آنچه که سعادت بشرى در دنیا و آخرت در گرو آن مىباشد است و پاسخگوى نیازهاى زندگى فردى و اجتماعى انسان در همه زمانهاست.
تاریخ بلند و پرافتخار شیعه از آغاز تا به امروز همواره گواه صدق مجاهدتهاى عالمان و شیعیان مخلصى است که در راه پیمان وثیقى که با نبى مکرم اسلام بستهاند براى حفظ اسلام ناب محمدى و پاسدارى از مرزهاى آن استقامت کردهاند.
مشکلات طاقت فرسا، کینه ورزى سلاطین جور، عناد ارباب مذاهب باطل، سختى معیشت، و کمبود امکانات و محرومیتها هرگز نتوانست این ره پویان مذهب اهل بیت : را از سلوک در طریق هدایت باز دارد آنچه در طول این سالهاى متمادى تحمل این همه درد و رنج و سختى و مشقت را گوارا مىنمود حفظ کیان اعتقادى و استحکام مرزهاى اندیشه دینى بود.
متأسفانه باید اذعان داشت که در سالهاى اخیر تفکر دینى و اندیشه اسلامى بطور گسترده و کم سابقه مورد هجوم و اهانت قرار گرفته است و اشخاص حقیقى و حقوقى با بهانههاى مختلف به طرح شبهات و بعضاً اهانت به مقدسات و حتى انکار ضروریات دینى پرداختهاند.
لازم به تذکر است که نقد و بررسى محققانه و تضارب افکار از نظر اسلام و فرهنگ غنى تشیع نه تنها مذموم نیست بلکه مورد تاکید و ترغیب بوده و از جمله راههاى رسیدن به حقایق و برخورد با تحریفها و انحرافها است.
اما آنچه که در چند سال اخیر بر سر مسائل فکرى و فرهنگى آمده است چیزى جز آشفتگى و بى نظمى در حوزه اندیشه دینى و تزلزل عقائد و ابتذال فرهنگى نداشته است به نحوى که در برخى مطبوعات و محافل به گونههاى مختلف فرهنگ اصیل دینى مورد هجوم قرار مىگیرند از جمله:
الف) اصول مسلم اعتقادى مورد تعرض قرار مىگیرد.
علاوه بر انکار توحید و وحى و تمسخر معاد گاه ولایت ائمه معصومین : که محورىترین اصل اعتقادى اسلامى شیعى است مورد نفى قرار مىگیرد به لسان «ولایت منحصر در شخص نبى اکرم است و با رفتن او ولایت نیز خاتمه مىیابد او خاتم نبوت و خاتم ولایت بود ولایت پیامبر بعد از او به کسى منتقل نشده است» ! (۱)
و گاهى عصمت انبیأ و ائمه معصومین «علیهم السلام» (۲) و الگو بودن رفتار و گفتار معصومین: مورد انکار قرار مىگیرد!(۳) عدم سازش با معاویه و مبارزه با وى از سوى امیر المؤمنین(ع) ناشى از عدم درک مصالح توسط امیر المؤمنین محسوب مىگردد(۴) وقاحت در کلمات و گفتار را به حدى مىرسانند که بعضى از القاب نبى مکرم اسلام را حاکى از غلبه فرهنگ جاهلى مرد سالارى مىدانند!(۵)
مشروعیت ولایت و پس از آن حکومت امیرالمؤمنین را در گرو بیعت مردم با ایشان دانسته(۶) غصب حکومت بر حق آن امام همام را عملى دموکراتیک تلقى مىنمایند!
ب ) تاریخ پرافتخار شیعه مورد تعرض و انحراف و دستخوش تحلیلهاى مغرضانه و ناصواب قرار مىگیرد.
در محرم سال ۱۴۲۰ واقعه مسلم عاشورا که معلول ظلم و استبداد یزید و یزیدیان بود مورد حمله قرار مىگیرد العیاذ بالله هر دو طرف در روز عاشورا اهل خشونت محسوب مىگردند!(۷) تأسى به سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) در شهادت طلبى نوعى نگرش خشونت گرایانه شناخته مىشود!(۸) و بالاخره عاشورا معلول تعارضهاى قومى و بالاخص نتیجه خشونت پیامبر «صلوات الله علیه» در جنگ بدر و خیبر و … معرفى مىگردد!(۹)
از سیره اهل باطل و ضلالت تمجید مىگردد(۱۰) و عزادارى بر سیدالشهدأ یک نوع طائفهگرایى و تلاش براى حفظ خود محسوب مىشود! زیارت نامهها مورد طعن و عاملى جهت شعله ور نگه داشتن کینهها قلمداد مىگردند!
علاوه بر این ارائه تفسیرهاى غلط از واقعه غدیر، تاریخ خلافت امیر المؤمنین(ع) و سیره و منش آن حضرت جلوههاى دیگرى از این هجوم و تعرض مىگردند و مبلغین فرهنگ عاشورا نیز زمینه سازان توطئه معرفى مىگردند.
ج ) احکام مسلم فقه اسلام مورد انکار قرار مىگیرد تا آنجا که اجرأ حدود بدون استناد تلقى مىگردد!(۱۱) احکام ارتداد نفى شده(۱۲) و ارتداد حق طبیعى هر انسان محسوب مىشود!(۱۳) فقه و شریعت مشمول مرور زمان مىشوند!(۱۴) حقوق مسلم اسلامى نادیده گرفته شده در تعارض تکالیف دینى و باصطلاح حقوق بشر، حقوق بشر مقدم مىگردد(۱۵) فرهنگ شهادت خشونت آفرین معرفى مىشود به این دلیل که وقتى کشته شدن آسان شد کشتن هم آسان مىگردد!(۱۶) احکام مسلم ارث و قصاص و حق حضانت و طلاق و نفقه و دهها فرع دیگر از پایه مورد تردید قرار مىگیرد و با زیر سؤال رفتن این مسلمات فقه اسلامى، نهایتاً اندیشه دینى تقلید و رجوع به کارشناسان اسلامى خبره در عصر غیبت نیز امرى عوامانه و جاهلانه تلقى مىگردد!
د ) روحانیت شیعه و مشخصاً ولایت فقیه نیز مورد اهانت قرار گرفته و قشرى گرا و انحصار طلب محسوب مىشود(۱۷). و از آنها به عنوان جماعتى ساده دل و فریب خور که تحلیل سیاسى ندارند یاد مىگردد!(۱۸)
نظام ولایت فقیه نظام دیکتاتورى و استبداد معرفى مىشود!
به راستى دشمنان قسم خورده اسلام و طرفداران وابسته یا فریب خورده آنها از طرح مطالب موهن و ضد اسلامى و ترویج افکار و منش باطل چه هدفى را دنبال مىنمایند؟
نظام مقدس جمهورى اسلامى با هدف تأمین استقلال، آزادى و اجرأ تعالیم عالیه اسلام شکل گرفت. حکومت مبتنى بر ولایت فقیه حکومتى است که حاکم مسلمین با آحاد مردم پیوندى عاطفى و محبت آمیز و عقیدتى برقرار مىنماید، رابطهاى که استکبار در آن راه ندارد، رهبرى دلسوز و عادل و بصیر و آشنا و مدیر و مدبر با خواست عمومى مردم زمام امر مردم را به دست گرفته آنها را در چهار چوب تعالیم عالیه اسلام به سمت رشد و تعالى سوق مىدهد. این نظام با برکت چه در زمان امام راحل(ره) و چه در زمان مقام معظم رهبرى «مدظله العالى» به عنوان الگویى شاخص جهت کلیه آزادیخواهان و استقلال طلبان در سراسر جهان مطرح گردیده است. دست استکبار جهانى به سرکردگى امریکاى جهانخوار و اذناب آن در بسیارى از زمینهها قطع شده و همزمان پرده از ماهیت تجاوز کارانه و ظالمانه و غیر انسانى نظام سلطه در جهان بر مىدارد. طبیعى است در چنین شرائطى دشمنان ما با درک وضعیت مخاطره آمیز خویش به چارهاندیشى و تمهید مقدمات براندازى نظام ولایى جمهورى اسلامى بپردازند. تاریخ بیست و یکساله انقلاب اسلامى گواه صدق این کینه توزىهاى دشمنان اسلام و انقلاب مىباشد. برخى از مطبوعات، و بوقهاى سخن پراکنى بین المللى و عناصر وابسته داخلى و خارجى به عنوان ابزار این توطئه براندازى خواسته یا ناخواسته عمل مىنمایند و با رواج فرهنگ تساهل و تسامح زمینههاى نفوذ و ترویج این هجمه فرهنگى سیاسى را فراهم مىآورند. نظریه پردازان امریکایى صراحتاً اظهار مىدارند که «کلید اصلى براى ایجاد یک تغییر بنیادین در سیاستهاى ایران از بین بردن خصوصیات انقلابى رژیم ایران است و این فقط با تحریم اقتصادى به دست نمىآید بلکه باید نفوذ روحانیان را از بین برد و عقاید انقلاب را از درون تهى کرد»(19)
«مهمترین حرکت در جهت براندازى جمهورى اسلامى تغییر فرهنگ جامعه فعلى ایران است و ما مصمم به آن هستیم».(20)
رادیوهاى آنها نیز محور همه مخالفتها را ولایت فقیه قرار مىدهند به این ترتیب که:
«یک اصل در قانون اساسى ایران است که بسیار درد سرساز بوده و در این سالها نیز درد سرساز مىباشد و آن اصل ولایت فقیه است»(21) (رادیو اسرائیل)
«اصلاً هیچ کس در فقه، هیچ فقیهى تاکنون نیامده و نگفته که ولایت فقیه به معناى حکومت است».(22) (رادیو آمریکا)
«اگر نظام ولایت فقیه در ایران از هم بپاشد آنگاه مىتوان گفت جمهورى اسلامى تغییر ماهیت داده است».(23)
عبارات فوق و دهها عبارت دیگر شاهد این معنا است که هدف اصلى طراحان هجوم فرهنگى و اعتقادى از بین بردن اندیشه و تفکر دینى، خاصه اندیشه حکومت دینى و نظام ولایى است.
اینکه ولایت فقیه مستقیماً مورد هدف قرار مىگیرد از آن رواست که ولایت فقیه تئورى حکومت دینى و نشان دهنده توانایى فقه اسلام در تدوین تئوریک و استقرار یک نظام حکومتى برپایه دین مىباشد که به تعبیر امام خمینى(ره) «ولایت فقیه براى همه مسلمین یک هدیهاى است که خداى تبارک و تعالى داده است»(24) یا در جاى دیگر مىفرمایند: «ولایت فقیه این قانون مترقى اسلام خارى در چشم دشمنان است»(25)
«قضیه ولایت فقیه یک چیزى نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد. ولایت فقیه یک چیزى است که خداى تبارک و تعالى درست کرده است همان ولایت رسول الله(ص) است و اینها از ولایت رسول الله(ص) هم مىترسند»(26)
و چه دور نگر و روشن بین نظاره مىکرد آن پیر فرزانه که مىفرمود: «شما بعدها مبتلاى به این هستید، مبتلاى به یک همچو اشخاصى هستید که گاهى به صورت اسلامى وارد مىشوند، همین مسائل که حالا طرح مىکنند که باید ولایت فقیه مثلاً نباشد، این دیکتاتورى است. و لایت فقیه است(۲۷) که جلوى دیکتاتورى را مىگیرد اگر ولایت فقیه نباشد دیکتاتورى مىشود»(28).
به موازات این هجوم فرهنگى نفوذ عناصر وابسته و حضور آنها در عرصه سیاسى به عناوین مختلف شکل مىگیرد چهرهها و جمعیتهاى مطرود و منفور در زمان امام راحل(ره) به تدریج به عناصرى فعّال تبدیل مىگردند به نحوى که بىمهابا از طرح نظرات براندازانه خود هیچگونه ابایى ندارند. براستى احیأ نهضت آزادى که به تعبیر امام راحل1 از منافقین بدتر هستند با چه هدف و انگیزهاى صورت مىگیرد؟ چهرههاى مؤثر و مؤسس جبهه مرتد ملى به چه منظور بازیابى شخصیت مىشوند؟ کسانى که به تعبیر امام مسلم نبودند و لطمات جدى به اسلام و نهضت ملى، خواسته یا ناخواسته وارد ساختند به چه منظور الگو معرفى مىگردند؟ هنوز فریاد رساى امام خمینى(ره) که نهضت آزادى طرفدار جدى وابستگى به آمریکاست فراموش نگردیده است. آن بزرگ مرد بود که مىفرمود «نهضت به اصطلاح آزادى و افراد آن چون موجب گمراهى کسانى که بىاطلاع از مقاصد شوم آنان هستند مىگردند باید با آنها برخورد قاطعانه بشود و نباید رسمیت داشته باشند»(29).
ایشان (امام خمینى) در کلامى دیگر در خصوص جبهه ملى مىفرمایند: «آنها از همان اول از آن وقتى که تأسیس شد مسئله اسلام پیششان مطرح نبوده است آنچه مطرح بوده اگر راست بگویند همان ملى گرایى بوده است و من در این هم شک دارم براى اینکه افرادى که در سردسته اینها بودند و به ملىگرایى معروف بودند ما دیدیم بر ضد ملت قیام کردند.(۳۰)
اینکه عناصر ملى گرا با برگزارى مراسم مختلف، انتشار اطلاعیه، خبرنامه و چاپ نشریات به اصول و مقدسات این مردم تعرض مىکنند نشانه هم سویى عناصر داخلى و وابسته در مقابله با نظام حکومت دینى است. جاى تعجب از برخى مسئولین، شخصیتها و حتى و نهادهاى رسمى کشورى است که با در اختیار قرار دادن امکانات مادى و معنوى و در اختیار گذاردن فرصتهاى مناسب، زمینه تقویت و رشد اینگونه گروههاى مخالفِ اهداف عالیه نظام را فراهم مىسازند و عالمانه یا جاهلانه به آرمانها و نصایح امام راحل(ره) بى اعتنایى مىنمایند. انتظار بحق امت اسلامى، این ولى نعمتان انقلاب و همه دلسوزان نظام اسلامى از اندیشمندان و متفکرین این است که با حضور شایسته خود عرصه فرهنگى سیاسى را بر این مهاجمان تنگ نمایند. البته این به آن معنا نیست که مسئولین در انجام وظایف خود که به حکم صریح قانون اساسى و اسلام و خواست مردم جلوگیرى از نفوذ اندیشههاى منحرف و ترویج مطالب ضالّه و مضلّه است کوتاهى نمایند.
۳ – مقام معظم رهبرى «مدظله العالى» در بیانات مهم خود در آغاز سال جارى دو ضرورت اصلى کشور یعنى «وحدت ملى» و «امنیت ملى» را به عنوان شعار محورى امسال مطرح فرمودند.
به حق توجه اساسى به این دو عنصر حیاتى تضمین کننده حقوق شهروندى و پشتوانه محکم جهت نظام جمهورى اسلامى خواهد بود. تأمین وحدت ملى جز با همدلى و اتحاد کلیه نیروهاى انقلابى و طرد عناصر تفرقه افکن میسور نخواهد بود. دشمنان اسلام و انقلاب تلاش پىگیرى را بمنظور نفوذ در صفوف نیروهاى انقلابى آغاز نمودهاند. ایجاد تشنج، جو بدبینى، ارائه تحلیلهاى بىپایه و اساس از سوى اشخاص بى مسئولیت و بى اطلاع، رواج شایعات و جنگ روانى، ترور اشخاص و به موازات آن ترور شخصیتهاى انقلاب به عناوین مختلف اضلاع مختلف این توطئه دشمن در زمینه ایجاد تفرقه میان نیروهاى انقلابى است. استفاده از الفاظ فریبنده و مشترک در قالب دفاع از آزادى و مقابله با خشونت، ابزار مناسبى جهت هدم شخصیت عناصر اصیل و انقلابى گردیده است.
بحمد الله مشترکات نیروهاى مؤمن و معتقد به نظام بسیار زیاد و قابل اتکأ مىباشد.
اسلام عزیز، نظرات و افکار امام راحل(ره)، رهبرى نظام اسلامى، منشور وزین و جاوید نظام اسلامى یعنى قانون اساسى جمهورى اسلامى همه و همه مشترکات وثیقى هستند که اتکال بر آنها مىتواند تحکیم بخش وحدت ملى ما باشد.
با کمال تأسف باید اذعان داشت برخى درگیرىهاى جناحى و کم توجهى هواداران برخى گروههاى سیاسى و مسئولین آنها علاوه بر تقابل و صرف نیروهاى نظام در غیر موضع لازم آن که در جاى خود موجب تحمیل هزینهها و خسارات زیادى بر سرمایههاى نظام گردیده است، زمینه نفوذ برخى از عناصر فرصت طلب و بیگانه از نظام و تهدید امنیت داخلى را فراهم آورده است که امنیت ملى، اعم از امنیت داخلى و خارجى از عوامل بسیار مهم تأمین عدالت اجتماعى، حفظ رابطه مردم با نظام، پیشرفت عمومى مردم و کشور در تمامى زمینهها مىباشد. هوشیارى مردم و مسئولین در مقابل عواملى که موجب بر هم زدن این فضاى اطمینان بخش و ایمن مىباشد مهمترین عنصر مقابله با توطئه دشمنان داخلى و خارجى در این مقوله است. البته مسئولین قضائى در اجراى احکام و حدود الهى در مورد متجاوزین به حریم امنیت شخصى و اجتماعى به هر شکل و با هر صورت نباید لحظهاى به خود تردید راه دهند.
امام راحل(ره) در این زمینه مىفرمایند«نباید تحت تأثیر ترحمهاى بى جا و بى مورد نسبت به دشمنان خدا و مخالفین و متخلفین نظام به گونهاى تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهى زیر سؤال بروند من بعضى ا ز این موارد را نه تنها به سود کشور نمىدانم که معتقدم دشمنان از آن بهره مىبرند»(31)
همانگونه که مقام معظم رهبرى در صحبتهاى نورزوى خویش تأکید فرمودند: «مسئولیت ایجاد امنیت پس از هوشیارى آحاد مردم، با دستگاههاى ذى ربط در کشور مىباشد. مهمترین مطالبه مردم از دستگاه حکومتى تامین همین امنیت است».
۴ – مبارزه با استکبار جهانى خصیصه بارز نهضت اسلامى بوده و انشأ الله خواهد بود. عزت ایران اسلامى، صدور انقلاب، استقلال و آزادى در گرو مبارزه پىگیر با استکبار به سرکردگى آمریکا و اذناب آن بوده است.
تأکید آن امام راحل بر اینکه رابطه آمریکا با ما رابطه گرگ و میش است و صلابت و سازش ناپذیرى ایشان با سلطه زورمدارانه شیطان بزرگ مایه دلگرمى و امید همه مستضعفین عالم و محرومین بود. اکنون با توجه به اینکه نه تنها ماهیت استکبارى شیطان بزرگ هیچگونه تغییرى نکرده، بلکه هر روز بر عمق جنایت و کینه توزى این دشمن غدار علیه ملت ایران و ملل مسلمان افزوده شده، آتش افروزىهاى دولت آمریکا، زورمدارى، حمایت از رژیمهاى بىهویت و غارتگرى همچون اسرائیل غاصب،اعمال زور و شکنجه و تلاش در جهت محو ارزشهاى انسانى مطالبى نیستند که بر هر اهل اطلاع و منصفى پوشیده باشد، تسامح و ساده اندیشى در برخورد با این دشمن زخم خورده عواقب جبران ناپذیرى را به دنبال دارد. ضرورت حفظ عزت، مصلحت و تداوم حکمت در سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایجاب مىکند که مردم و مسئولین همواره هوشیارى انقلابى خود را دراین مبارزه بىامان با دشمن دیرینه خویش از دست ندهند.
اعترافات دو پهلوى وزیر امور خارجه آمریکا نسبت به بخشى از جنایات و عملکرد خائنانه رژیم حاکم آمریکا در طى سالهاى اخیر نسبت به ملت ایران نه تنها نشانهاى از حسن نیت این دشمن دیرینه و تغییر رویه درمنش و برخورد آن با جمهورى اسلامى نداشت بلکه تعریض به نظام جمهورى اسلامى، نشانه عمق کینه این دشمن غدّار مىباشد و توهین آشکارى به ساحت مقدس مردم ایران محسوب مىگردد که هرگز نمىتوان آن را فراموش نمود. تلاشهاى اخیر دولت امریکا به منظور کاهش قیمت نفت، تصویب قانونهاى خارج از عرف بین المللى، هتک حرمت اتباع ایرانى، غصب دارائىهاى جمهورى اسلامى و تصویب بودجه به منظور تلاش جهت براندازى جمهورى اسلامى هرگز نمىتواند نشانههاى حسن نیت دولتمردان آمریکا نسبت به مردم ما باشد.
از خداوند بزرگ عزت مسلمین، سربلندى نظام جمهورى اسلامى ایران و طول عمر رهبر معظم انقلاب اسلامى را خواستاریم.