با وجود گذشت حدود دو هفته از حملات تروریستی اخیر پاریس تبعات آن همچنان ادامه دارد و فضای امنیتی و نظامی در بسیاری از شهرهای فرانسه و حتی دیگر کشورهای اروپایی حاکم است. در روزها و هفتههای اخیر، بسیاری از رسانههای منطقه و جهان، به بررسی علل و ریشههای بروز حادثه اخیر فرانسه پرداختهاند. نقطه مشترک همه تحلیلها و نظرات صاحبنظران و کارشناسان این است که حوادث پاریس ثمره حمایت و همراهی غرب با تروریستها و نتیجه نگاه دوگانه در برخورد با پدیده افراط و تروریسم است.
تروریستهایی که در سالهای اخیر به جان کشورهای منطقه افتاده اند، تربیت یافته اندیشههای تکفیری در مدارس وهابیت میباشند که همواره از حمایتهای همه جانبه دولتهای اروپایی و آمریکا و برخی کشورهای منطقه برخوردار بودهاند. تروریستهای داعشی که پرورش یافته دستگاههای امنیتی غربی و پروار شده دلارهای نفتی مرتجعین منطقه به ویژه عربستان سعودی هستند؛ جزئی از برنامه ناکام خاورمیانه جدید آمریکا بودند که اکنون همچون دیگر رویاهای آمریکایی کابوسی تاریک و ترسناک شده است.
ادوارد اسنودن پیمانکار سابق آژانس امنیت ملی آمریکا ضمن اشاره به ماهیت و اهداف داعش فاش کرد: «گروه داعش برای حمایت از اسرائیل تشکیل شده است و هدف عملیات “لانه زنبور” تشکیل گروهی با شعارهای اسلامی است که تندروها را از سراسر جهان جذب کند و بر اساس اندیشههای تکفیری، سلاح خود را به سوی کشورهای مخالف موجودیت اسرائیل نشانه بگیرد.» اسنودن همچنین فاش کرد: «سرکرده داعش دوره فشردهای را به مدت یکسال زیر نظر عوامل موساد پشت سر گذاشته است؛ وی در این دوره آموزشهای نظامی و سخنوری را دیده است.»
همچنین رئیس جمهور روسیه اخیرا در جمع گروه بیست در واکنش به حوادث تروریستی پاریس گفته است: «داعش از سوی چهل کشور حمایت مالی میشود که در این میان برخی کشورهای عضو گروه بیست نیز وجود دارند». مقاله اخیر نیویورک تایمز هم حائز اهمیت است که گفته است: «عربستان سعودی هم پیمان غرب در بسیاری از بازیهای شطرنج سیاسی در خاورمیانه است. غرب این کشور را به ایران ترجیح میدهد اما در یک تله میافتد. این انکار غرب باعث توهم توازن میشود. افراطگری به عنوان بلای قرن محکوم میشود اما هیچ ملاحظهای به چیزی که آن را خلق کرده و حمایت میکند، نمیشود. این رویکرد باعث حفظ وجهه میشود اما جان انسانها را نجات نمیدهد. اگر مادر داعش، حمله آمریکا به عراق باشد، پدر آن عربستانسعودی و مجموعه مذهبی آن است».
این اظهارات و تحلیلهای مقامات و نشریات غربی، سخنان سال گذشته مقام معظم رهبری را به یادمان میآورد که با اشاره به حمایتهای همه جانبه غرب از تروریستها گفته بودند: «در آینده نهچندان دور، این گروهها بلای جان همان کشورهای حامی خواهند شد و در نهایت مجبور خواهند بود که با هزینهی زیاد، آنها را از بین ببرند.»
براین اساس، امروز زمان مظلومنمایی غرب نیست. بلکه زمان هوشیاری و بیدار شدن از خواب غفلت است. دیگر تقسیم بندی تروریستها به خوب و بد؛ میانه رو و تندرو، دردی از حامیان تروریستها دوا نمیکند و غرب باید تکلیف خود را با این تعاریف مضحک روشن کند. در حقیقت حوادث تروریستی در اروپا از سوی کسانی اجرا میشود که از سوی دولتهای اروپایی برای سرنگونی دولت قانونی سوریه حمایت میشدهاند.
تمام مشکل منطقه از نسخه پیچیهای استکبار است که اراده مردم و خواست ملتها را نادیده میگیرد و میخواهد با زور و سلطه اهداف خود را محقق کند. این استراتژی سالهاست که جز خون و خونریزی ارمغانی برای منطقه غرب آسیا نداشته است؛ اما اکنون تبعات آن دامن خود غربیها را هم گرفته است. (خ-۱۲۷۵)