استکبارستیزی تعطیل بردار نیست
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر دانشجویان با ایشان دربارهی «تکلیف استکبارستیزی بعد از مذاکرات» فرمودند: مبارزه با استکبار و نظام سلطه، براساس مبانی قرآنی، هیچگاه تعطیل پذیر نیست و امروز امریکا کاملترین مصداق استکبار است.
از منظر رهبر معظم انقلاب راز عداوت دیرینهی نظام اسلامی با آمریكا در این نكته نهفته است كه آمریكا بیتردید بارزترین مصداق برای مفهوم استكبار در دوران معاصر به شمار میآید. ایشان صراحتاً اظهار میدارند:
«براى ما آمریكا خصوصیتى هم ندارد… مسألهی ما، مسألهی استكبار است؛ منتها دولت آمریكا دولت مستكبرى است. هر دولت دیگر هم كه همین خصوصیت را داشته باشد، بخواهد زور بگوید و بخواهد فشار بیاورد، ملت ایران با او همین طور خواهد بود.»
از منظر دین مبین اسلام نظام جهانی به دو قطب حق و باطل تقسیم گردیده و دو جبههی ایدئولوژیك را رویاروی یكدیگر میداند كه در یك سو جبههی حق با عناوینی چون «مومنین»، «اولیاء خدا»، «حزبالله» و «مستضعفین» و در سوی مقابل، جبههی باطل با عناوینی نظیر «اولیاء طاغوت»، «حزبالشیطان» و یا «مستكبرین» قرار دارد.
نقطهی آغازین استکبار و جدال حق و باطل، ماجرای خلقت انسان و استکبار ابلیس وابا از سجده برحضرت آدم بوده است. «و اذ قلنا للملائكه اسجدوا لادم فسجدوا الا ابليس ابي واستكبر و كان من الكافرين» (بقره , آيه ۳۴)
از آن زمان شیطان نخستین سنگر مخالفت و عناد را در برابر حقتعالی بنا نهاد و جدالی را آغاز کرد كه در سراسر تاریخ با اشكال گوناگون بین رهروان او و مؤمنان به خداوند در جریان بوده و تا پایان تاریخ نیز به همین منوال ادامه خواهد داشت .
«الذین آمنوا یقاتلون فی سبیلالله و الذین كفروا یقاتلون فی سبیلالطاغوت فقاتلوا اولیاء الشیطان إنّ كید الشیطان كان ضعیفاً»(نساء/۷۶ )
این رویارویی میان دو جناح حق و باطل، طبق تصریح کلام وحی ماهیتی گذرا و مقطعی ندارد بلكه در طول تاریخ و در زمانی به ازای عمر بشریت مستدام بوده است، یعنی از ابتدای هبوط آدم بر زمین تا امروز، زمینیان یا در جبههی حق به رهبری پیامبران و اولیاء الهی و یا در جبههی باطل به سركردگی شیطان گردآمدهاند. لذا از آنجا که زیربنای فکری و عقیدتی نظام جمهوری اسلامی از آغاز بر اساس مبانی قرآنی و معارف اهل بیت(علیهم السلام ) شکل گرفته مقوله استکبارستیزی نیز همواره جزء آرمانهای اصلی نظام اسلامی بوده و خواهد بود .
در نتیجه چه در سطح مبانی نظری، چه در افقهای راهبردی و چه در سطح سیاستهای ملی، تعمیم تنشزدایی و پایان تخاصم با نظام سلطه ممکن نیست و نیز واقعیتهای عرصهی میدانی نیز وقوع چنین حالتی را از سوی دو طرف عملاً غیرممکن میسازد.
درپرونده هستهای نیزآنچنانکه در مواضع رسمی نظام جمهوری اسلامی بارها مورد تأکید قرار گرفته است، مذاکرات اخیر منحصراً در موضوع «پروندهی هستهای ایران» است. رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با دانشجویان نیز بار دیگر بر این موضع رسمی تاکید کرده و فرمودند: «به مسئولین مذاکره کننده نیز گفته ایم که فقط در موضوع هستهای حق دارید مذاکره کنید و با اینکه طرف امریکایی گاهی مسائل منطقه، از جمله سوریه و یمن را پیش میکشد، مسئولین ما میگویند در این مسائل مذاکره نمیکنیم.»
نکته دیگری که میتوان به آن اشاره کرد عقب نشینی مستکبران از زیاده خواهیهای خود در روند مذاکرات میباشد. فارغ از نتیجه مذاکرات _که در زمان خود قابل تحلیل و بررسی است _ آن چه در مذاکرات اخیر جلب توجه مینمود این بود که قدرتهای پوشالی عالم، ظرف ده روز سه مرتبه از مهلتی که برای یک کشور مستقل تعیین کردهاند عقب نشینی کرده و وزیر خارجه کشوری که به اصطلاح خود را ابرقدرت دنیا میداند مجبور شد تمام برنامههای خود را رها کرده و بیش از دو هفته با کشوری که ۳۷ سال بر سر آرمانهای به حقش ایستاده به گفتگو و مذاکره بنشیند. امید آن که نتیجه مذاکرات هم چنان که بارها تیم مذاکره کننده در سایه هدایتهای رهبرمعظم انقلاب تاکید نمودهاند همراه با حفظ دستاوردهای هستهای و عزت ایران اسلامی باشد . (خ-۱۲۶۲)