چرا عراق نتوانست رمادی را حفظ کند؟
برخی منابع میدانی عراقی و شماری از سیاستمداران این کشور از سقوط کامل یا حداقل بخش اعظمی از شهر الرمادی توسط تروریستهای داعش خبر دادهاند. به گفته ی منابع فوق برآوردها حاکی از کشته شدن دستکم ۵۰۰ نفر، هم در میان نیروهای نظامی و هم غیرنظامیان، است و دهها نیروی پلیس و ارتش عراق نیز در محاصره داعش قرار گرفتهاند.
شماری از مقامات عراقی جهت سرپوش نهادن بر شکست فوق از کم اهمیت دادن این واقعه سخن رانده اند، با این حال وسعت بزرگ استان الانبار به عنوان بزرگترین استان عراق و شهر رمادی بسان مرکز آن تحولی شگرف در عرصه میدانی تلقی میشود.
ماهها محاصره رمادی و در نهایت سقوط این شهر حاوی نکات مهمی است که عدم توجه بدانها در آینده نیز پیامدهای سنگینی را متوجه دولت مرکزی بغداد خواهد کرد، امری که ممکن است در پایان به تجزیه عراق واحد منجر گردد.
جهت درک بهتر سیر تحولات عراق و عبرتهایی که باید از سقوط رمادی گرفت نکات زیر را مورد بررسی قرار میدهیم:
الف) سرمایه گذاری بر نیروهای مردمی: فتح تکریت را میتوان بزرگترین موفقیت میدانی دولت حیدر العبادی دانست. تحلیل و برآورد نبرد تکریت نشان از حضور فعال گروههای شبه نظامی مردمی در تحقق آن پیروزی خطیر دارد، امری که در ماهها محاصره رمادی و در کل در استان الانبار شاهد آن نبودیم. به واقع فشارهای فزاینده شماری از قدرتهای اروپایی و به ویژه ایالات متحده و ابراز نگرانی آنها از رشد و توسعه جریانهای شبه نظامی نزدیک به ایران نظیر عصائب اهل حق، سپاه بدر، لشکر ابالفضل العباس و…که نقش موثری در پیروزی دولت بغداد بر تروریستهای تکفیری ایفا نمودند عاملی جهت عدم مشارکت آنها در ادامه نبردها علیه داعشیها شد.
ب) اتکا به ایالات متحده: دولت ایالات متحده همواره و در طول ۱۲ سال گذشته خود را به عنوان بزرگترین متحد عراقیها معرفی نموده است. نفوذ فزاینده ایران در عراق و روی کارآمدن جریانهای نزدیک به محور مقاومت در این کشور نگرانی دو چندان واشنگتن را در سالهای اخیر فراهم نموده است، لذا استراتژیستهای این کشور جهت مقابله با نفوذ ایران و دستیابی به مقاصد خویش پروژه قدیمی خاورمیانه بزرگ را احیا نموده اند، پروژهای که راه حل رفع مشکلات منطقه را در تجزیه آن مییابد. از همینرو ایالات متحده جهت تضعیف دولت مقتدر به رهبری شیعیان در عراق به گفتگوی مستقیم با سنیها و کردها پرداخته و عملا شرایط برای گسست هر چه بیشتر در این کشور را فراهم نمودند.
ج) ارتقای مناسبات محور مقاومت: نگاهی به تحولات منطقه خاورمیانه و چالشهای آن حاکی از وجود حلقهای به نام محور مقاومت در برابر جریانهای سازش کار منطقهای است. حلقه فوق از تهران آغاز شده و پس از عبور از بغداد و دمشق به بیروت منتهی میشود. پیروزی جریان انصارالله در یمن بر قدرت جریان مقاومت افزوده است.
تجربه سالها حکمرانی عراقیها پس از سقوط صدام حسین سرشار از سنگ اندازیهای برخی همسایگان جهت ممانعت از برقراری ثبات و امنیت در عراق بوده است. عربستان سعودی، اردن، قطر و ترکیه در کنار برخی شیوخ خلیج فارس با نگرانی به تحولات منطقه نگریسته و از قدرت یابی جریان مقاومت و ایران در هراس اند، لذا سرمایه گذاری عظیمی را جهت به شکست کشاندن عراقی مستقل و امن کردهاند.
فارغ از ناکامیهای گذشته به نظر میرسد مقامات عراقی دوباره در مسیر صحیح قرار گرفتهاند. گواه این ادعا حرکت نیروههای حشد الشعبی درقالب لشگری ۶۰ هزار نفره به سوی الرمادی به درخواست نخست وزیر عراق است . تجربه نبرد صلاح الدین نشان داد تنها راهبرد موفق برای مقابله با داعش استفاده از ظرفیت بسیج مردمی است، راهبردی که قبل از آن در سوریه و هشت سال دفاع مقدس توانسته است فتوحات بسیاری بدست آورد و استقلال این کشورها را حفظ نماید. (خ-۱۲۵۶)