تولد و دوران کودکی
آیهالله شهید علی قدوسی در دوازدهم مرداد سال ۱۳۰۶ هجری شمسی در شهر نهاوند و در خانوادهای روحانی و علاقهمند به قرآن و عترت چشم به جهان گشود. پدرش آخوند ملااحمد، از علمای بزرگ شهر بود که سالها در حوزه علمیه نجف، از درس بزرگانی چون آیهالله میرزامحمد حسن شیرازی، آیهالله سید حبیبالله رشتی و آیهالله آخوند خراسانی بهره برده و به درجه اجتهاد نایل شده بود.
دوران تحصیل
آیتالله قدوسی کودکی و نوجوانی خود را در خانوادهای مذهبی و با خواندن و نوشتن و فراگیری قرآن، نماز و احکام شرعی سپری کرد. در آن سالها، روحانی مبارزی به نام شیخ خطیب در مسجدی که پدر شهید قدوسی در آن امامت جماعت را به عهده داشت، سخن میگفت و روزی در بین سخنانش گفت که خواب دیده فرزند کوچک آقا (ملا احمد) مورد لطف پیامبر(ص) قرار گرفته و حضرت با دست خود، بر سرش عمامه نهاده است. شنیدن این مسأله، شور و شوق بسیاری در دل شهید قدوسی ایجاد کرد؛ به گونهای که در پانزده سالگی، روانه حوزه علمیه قم شد و در مدرسه فیضیه، حجره گرفت.
دوران نوجوانی و آغاز تحصیل او در حوزه، با استبداد رضاخانی در کشف حجاب، خلع لباس روحانیان و مخالفت با برگزاری مراسم روضه و وعظ و به طورکلی دین زدایی همراه بود. از این رو مدارس علمیه، بسیار خلوت و گاه تعطیل بود؛ اما این مسائل خللی در عزم طلبه جوان وارد نکرد و او با جد و جهد به تحصیل علوم حوزوی پرداخت و در مدت کوتاهی دوره سطح را به پایان برد.
او در این سالها بسیاری از خطبههای نهجالبلاغه را حفظ کرده بود و در درس خارج بزرگان حوزه آن روزگار شرکت میجست. او در سالهای تحصیل دست از تذهیب نفس و آراستگی به اخلاق اسلامی برنداشت و همواره پیوند خود با اهل بیت را در مجلس سوگواری امامان شیعه مستحکمتر میساخت. وی هماره از غیبت و دروغ بسیار پرهیز میکرد.
تحصیل آیهالله قدوسی منحصر به فقه و اصول نبود. او در علوم عقلی و تفسیر نیز از محضر عالمانی چون علامه سید محمدحسین طباطبایی(ره) بهرههای فراوان میبرد.
استادان و دوستان
آیهالله قدوسی بسیاری از دروس دوره مقدمات و سطح را نزد شهید آیهالله صدوقی آموخت. سپس سالها به درس خارج فقه و اصول امام خمینی(ره) و آیهالله العظمی بروجردی(ره) رفت. او مقدمهای از دروس هیأت و فلسفه را نزد علامه طباطبایی(ره) فرا گرفت و در هر فرصتی، از سجایای اخلاقی و مواعظ آن استاد بزرگ بهرهمند میشد.
در آن دوره، افکار کمونیستی و مارکسیستی بر فضای بسیاری از دانشگاهها و محیطهای روشنفکری سایه افکنده بود و احزاب مانند حزب توده بسیاری از جوانان را فریب داده و در دام خود افکنده بودند. خطر نفوذ بیش از حد افکار الحادی و التقاطی، بزرگانی همچون شهید مطهری، شهید بهشتی، امام موسی صدر و شهید قدوسی را بر آن داشت تا با برپایی جلسهای در محضر استاد علامه طباطبایی(ره)، تازهترین شبهات فلسفی و اعتقادی را مطرح نمایند و سپس با راهنمایی علامه طباطبایی، پاسخ آن را به بحث بگذارند. ثمره این بحثها، کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم»، نوشته علامه طباطبایی است که شهید مطهری بر آن تعلیقهای نگاشته است.
علاقهمندی شهید قدوسی به علامه طباطبایی و ارتباط نزدیک او با استاد خود در زمینههای علمی و اخلاقی چنان بود که در سال ۱۳۴۴ هجری شمسی، علامه ایشان را به دامادی پذیرفت.
آیتالله قدوسی در دوران تحصیل خود و پس از آن با بسیاری از طلاب و فضلا رابطه دوستی داشته که از جمله آنها میتوان به شهید بهشتی، شهید مطهری و آیهالله مصباح یزدی اشاره کرد.
فعالیتهای علمی و فرهنگی
شهید قدوسی در دوران عمر پربرکت خود، کوششهای علمی و فرهنگی بسیاری را به انجام رساند که از مهمترین آنها مدیریت مدرسه علمیه حقانی بود. مدرسه علمیه حقانی در سال ۱۳۴۳ با مدیریت شهید قدوسی و با همکاری شهید بهشتی، آیهالله مصباح یزدی و آیهالله جنتی آغاز به کار کرد. آیهالله قدوسی و برخی از بزرگان حوزه به وجود ضعف در برخی از کارهای اجرایی حوزه و نابسامانیهای آموزشی و درسی طلاب پی برده بودند و با طرحی تازه در پی آن بودند که ضمن حل این معضلات، طلابی را با روندی تازه و به روز تربیت نمایند.
در آن زمان در مدرسه حقانی، زبانهای خارجی، روانشناسی و اقتصاد و برخی دیگر از علوم روز تدریس میشد و برخی از کتب درسهای مقدمات، به سبک تازه تألیف میگشت که از جمله آنها کتاب صرف ساده را میتوان نام برد. نظم شگفتانگیزی که بر مدرسه حاکم بود، از سرچشمه نظم شهید قدوسی آب میخورد؛ نظمی که زبانزد خاص و عام بود و در مدت چهارده سال اداره آن مدرسه، همواره برقرار بود. حضور و غیاب در کلاس، برگزاری امتحانات و پیگیری مدام رشد علمی، اخلاقی طلاب از دیگر ویژگیهای این مدرسه بود.
آیتالله قدوسی به تهذیب و اخلاق اهتمام ویژهای داشت و در درسهای اخلاق خود که هفتهای یک بار برگزار میشد، ضمن بازگویی سخنان امیرمؤمنان در نهج البلاغه، آنان را به پرهیزگاری دعوت میکرد. او خواندن نماز شب را از عوامل مهم در توفیق و قدم صدق در این راه میدانست و گاه نیمههای شب به مدرسه میرفت تا از نزدیک، نظارهگر نماز شب طلاب باشد. حاصل تلاش او در اداره مدرسه حقانی، ظهور و بروز طلاب فاضلی بود که برخی از آنان، هم اکنون مسؤولیتهای مهمی در اداره نظام اسلامی را دارا میباشند.از فعالیتهای مهم شهید قدوسی در عرصه علم و فرهنگ، تأسیس مکتب توحید بود. این مرکز در سال ۱۳۵۲ و با هدف تربیت اسلامی خواهران تأسیس شد. شهید قدوسی با عنایت به این موضوع که نیمی از جمعیت جامعه ما را زنان تشکیل میدهند و بسیاری از مردان مبارز و عالم در دامن آنها پرورش مییابند و ترویج فساد و بی بندوباری توسط رژیم شاه بسیاری از آنان را از اهداف و تعالیم اسلامی و ایفاای نقش در سازندگی و بالندگی کشور دور ساخته، به تأسیس این مؤسسه پرداخته است. در این مرکز، زنان با تعالیم اسلامی آشنا شده، به تبلیغ آن در جامعه میپرداختند.
فعالیتهای سیاسی
آیهالله شهید قدوسی در سالهای رژیم طاغوت، همواره به حمایت از مرجعیت شیعه، بویژه امام خمینی(ره)، و تأکید بر ضرورت نابودی رژیم و استقرار نظام اسلامی میپرداخت. او در مدرسه حقانی، همواره به تلاش برای ایجاد روحیه سیاسی و تربیت مبارزاتی طلاب میپرداخت و آنان را برای جهادی عظیم بر ضد رژیم طاغوت آماده میساخت. این تلاشها باعث شد که رژیم شاه بارها به مدرسه حقانی یورش ببرد که هر بار، در هدف خود ناکام ماند.
آیتالله قدوسی از اعضای فعال و از مؤسسان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود. امضای او در پایان بسیاری از اعلامیهها به چشم میخورد و نقش او در پابرجایی و استواری این مرکز مهم، ستودنی و تلاشهای او در برپایی راهپیماییها و اعتراضات فراموش ناشدنی است.
شهید قدوسی در کمیته استقبال از حضرت امام(ره)، در بهمن ۱۳۵۷، تلاش بسیاری از خود نشان داد. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با حکم امام خمینی(ره) به نظم و اداره دادگاههای انقلاب پرداخت. در آن زمان، بسیاری از اعضای ارتش و ساواک دستگیر شده بودند و باید به مجازات میرسیدند.
او پس مدتی به مدیریت ستاد انقلاب اسلامی در قم منصوب شد و با فرمان امام به رسیدگی به امور مختلف پرداخت. در سال ۱۳۵۸ امام خمینی(ره) با حکمی، شهید قدوسی را به دادستانی کل انقلاب منصوب کرد تا با ایجاد هماهنگی و نظارت بر دادگاههای انقلاب، بر اجرای دقیق حدود شرعی و عدالت اسلامی در فضای تندرویهای اول انقلاب دقت نماید. از کارهای مهم او در این مسؤولیت، دستگیری اعضای گروه التقاطی فرقان که به ترور شهید مطهری و برخی از مسؤولان انقلاب پرداخته بودند، بود. شهید قدوسی در طی این سالها از امکانات دولتی که قانون برای او معین کرده بود نیز استفاده نکرد و مزایای قانونی شغل خود را وانهاد. او در قوه قضائیه، قوانین و مقررات ویژهای را تنظیم کرد که روابط این قوه با مجلس و دیگر ارکان نظام را آسان و قانونی میساخت.
او در ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ شاهد زخمی شدن فرزند خود در درگیریهای مشهد و در پانزدهم دی ماه ۱۳۵۹ شاهد شهادت او در هویزه بود. او خود پس از عمری مجاهدت، در ۱۴ شهریور ۱۳۶۰، یک هفته پس از شهادت شهیدان رجایی و باهنر و مدتی پس از شهادت شهید بهشتی و ۷۲ تن از یارانش، با بمبی که در دفترش کار گذاشته شده بود، به شهادت رسید. امام خمینی در پیامی که به مناسبت شهادت او صادر فرموده بود، مینویسد: «این جانب سالیان طولانی از نزدیک با او سابقه داشتم و آن بزرگوار را به تقوا و حُسن عمل و استقامت و تعهد در راه هدف میشناختم. شهادت بر او مبارک و فوز الیالله و خروج از ظلمات به سوی نور بر او ارزانی باد».