اعلاميه ي‌ حوزه ي‌ علميه ي‌ قم‌ درباره ي‌ تشريح‌ سياستهاي‌ رژيم‌ شاه‌ در جهت‌ وابستگي‌ اقتصادي‌ به‌ دولتهاي‌ خارجي‌

اعلاميه ي‌ حوزه ي‌ علميه ي‌ قم‌ درباره ي‌ تشريح‌ سياستهاي‌ رژيم‌ شاه‌ در جهت‌ وابستگي‌ اقتصادي‌ به‌ دولتهاي‌ خارجي‌
مورخ ۱۱/۰۲/۱۳۴۹

«لن‌ يجعل‌ اللّه‌ الكافرين‌ علي‌ المؤمنين‌ سبيلا»

 ملت‌ مسلمان‌ ايران‌:
 در اين‌ لحظات‌ حساس‌ كه‌ خطر بزرگي‌ متوجه‌ ايران‌ شده‌ و ابرهاي‌ تيره‌اي‌ كه‌ طوفانهاي‌ مصيبت‌بار و سيلهاي‌ خانمان‌ براندازي‌ به‌ دنبال‌ دارد و حيات‌ اقتصادي‌ و سياسي‌ ما را تهديد مي‌نمايد، جامعه‌ روحانيت‌ بر حسب‌ وظيفه‌ الهي‌ حفاظت‌ از اسلام‌ و منافع‌ ملت‌ و دفاع‌ از استقلال‌ سياسي‌ و اقتصادي‌ كشور ناچار است‌ ضربه‌هاي‌ مهلكي‌ را كه‌ عن‌ قريب‌ بر استقلال‌ اقتصادي‌ ايران‌ وارد مي‌شود فاش‌ نموده‌، بيش‌ از اينكه‌ شما ملت‌ ايران‌ مواجه‌ با سلطه‌ مستقيم‌ استعمار اقتصادي‌ شويد، به‌ شما هشدار دهد تا براي‌ جلوگيري‌ از خطر، چاره‌ انديشيد. جامعه‌ روحانيت‌ در جريانات‌ مشابه‌ هميشه‌ قبل‌ از وقوع‌ خطر وظيفه‌ خود مي‌دانسته‌ كه‌ به‌ مردم‌ اعلام‌ خطر نمايد.

 در قضيه‌ ننگين‌ كاپيتولاسيون‌ يگانه‌ مرجع‌ لايق‌ حضرت‌ آيت‌الله‌ العظمي‌ آقاي‌ خميني‌ هشدار داد؛ مرجعي‌ كه‌ در تمام‌ مراحل‌ زندگي‌ جز دفاع‌ از اسلام‌ و استقلال‌ كشورهاي‌ اسلامي‌ و مصالح‌ و منافع‌ مسلمين‌ همّي‌ نداشت‌. او بود كه‌ در آن‌ روز از خيانت‌ حكومت‌ شاه‌ ايران‌ پرده‌ برداشت‌ و تصويب‌ مصونيت‌ مستشاران‌ نظامي‌ آمريكا را به‌ سمع‌ مردم‌ رسانيد. امروز هم‌ كه‌ خطري‌ بزرگتر از كاپيتولاسيون‌ جامعه‌ ما را تهديد مي‌كند خطري‌ كه‌ در آن‌ همه‌ چيز ملت‌ ايران‌ در طبق‌ اخلاص‌ نهاده‌ تقديم‌ كارتلها و تراست‌هاي‌ آمريكايي‌ و يهودي‌ مي‌شود جامعه‌ روحانيت‌ وظيفه‌ خود مي‌داند كه‌ به‌ شما ملت‌ ايران‌ هشدار دهد.

 در اين‌ هفته‌، جرايد از اسرار مسافرتهاي‌ شاه‌ با آمريكا پرده‌ برداشتند و روشن‌ نمودند كه‌ در اين‌ دو سال‌ اخير چه‌ معاملاتي‌ در پشت‌ پرده‌ بين‌ حكومت‌ شاه‌ و امپرياليست‌هاي‌ آمريكايي‌ بوقوع‌ پيوسته‌ است‌. معلوم‌ شد كه‌ شاه‌ در سفر اخير خود به‌ آمريكا، ايران‌ را محل‌ امن‌ و محيط‌ آرامش‌ معرفي‌ نموده‌ و سرمايه‌داران‌ يهودي‌ آمريكا را تشويق‌ به‌ سرمايه‌گذاري‌ مي‌نمود، به‌ چه‌ منظور بوده‌ است‌ و آشكار گشت‌ كه‌ شاه‌ پس‌ از تحميل‌ كاپيتولاسيون‌ بر مردم‌ ايران‌ بنا دارد كشاورزي‌ ايران‌، صنايع‌ و بهره‌برداري‌ از معادن‌، استفاده‌ از منابع‌ جنگلي‌، جلب‌ سياحان‌ و شبكه‌هاي‌ توزيع‌ كالا و ايجاد فروشگاه‌ها و سوپر ماركتهاي‌ بزرگ‌، همه‌ و همه‌ را در انحصار سرمايه‌داران‌ آمريكايي‌ قرار دهد. كنسرسيوم‌ غارتگر نفتي‌ آمريكايي‌ و انگليسي‌ كم‌ بود كه‌ اين‌ بار در نظر گرفته‌ كنسرسيومي‌ جديد بر ملت‌ ايران‌ تحميل‌ نمايد كه‌ تمام‌ منابع‌ حياتي‌ كشور را در انحصار در آورد. اين‌ بار نه‌ تنها كشاورزي‌ و معادن‌ و رشته‌هاي‌ وسيع‌ جنگلي‌ و توريستي‌ در انحصار غارتگران‌ يهودي‌ آمريكا قرار مي‌گيرد، بلكه‌ توزيع‌ مواد غذايي‌ و غيره‌ نيز در انحصار آنها در مي‌آيد فردا اگر يك‌ كيلو برنج‌ و يا دو متر پارچه‌ خواسته‌ باشيد، بايد به‌ فروشگاه‌ها و سوپر ماركتهاي‌ راكفلر و يا اسكرانتون‌ و… مراجعه‌ نماييد. روزنامه‌هاي‌ مزدور ايران‌ اين‌ مرحله‌ از استعمار ايران‌ را خط‌ درشتي‌ بر صفحه‌ اول‌ جرايد منعكس‌ نموده‌ و بر حسب‌ خصلت‌ مزدوري‌ خويش‌ آن‌ را موهبتي‌ آسماني‌ به‌ مردم‌ معرفي‌ نمودند. روزنامه‌ كيهان‌ در شماره‌ ۸۰۲۹ مورخ‌ ۷/۲/۴۹ مي‌نويسد: «ايران‌ در آستانه‌ عظيم‌ترين‌ سرمايه‌گذاري‌ خارجي‌ است‌. ۳۵ نفر از روساي‌ كل‌ شركتهاي‌ معروف‌ آمريكا اواخر ارديبهشت‌ به‌ ايران‌ مي‌آيند. سرمايه‌گذاران‌ خارجي‌ با هواپيماي‌ شخصي‌ خود به‌ تهران‌ مي‌آيند.»

 سرمايه‌گذاران‌ آمريكايي‌ مي‌خواهند در رشته‌هاي‌ كشت‌ و صنعت‌، بهره‌برداري‌ از معادن‌، جلب‌ سياحان‌، استفاده‌ از منابع‌ جنگي‌، شبكه‌هاي‌ توزيع‌ كالا به‌ ميزان‌ وسيع‌ سرمايه‌گذاري‌ كنند. اعضاي‌ اين‌ گروه‌ كه‌ ۳۵ تن‌ از مشهورترين‌ و با نفوذترين‌ سرمايه‌داران‌ و رؤساي‌ كل‌ شركتهاي‌ توليدي‌ و صنعتي‌ و بانكهاي‌ مهم‌ آمريكا هستند، در روزهاي‌ ۲۹ و ۳۰ ارديبهشت‌ ماه‌ جاري‌ كنفرانس‌ مهم‌ و بزرگي‌ در تهران‌ تشكيل‌ خواهند داد. اين‌ اولين‌ اجتماع‌ بزرگي‌ در نوع‌ خود خواهد بود كه‌ براي‌ نخستين‌بار در خارج‌ از آمريكا طي‌ سالهاي‌ اخير براي‌ سرمايه‌گذاري‌ تشكيل‌ مي‌شود. اين‌ ۳۵ نفر با نام‌ «كميته‌ سرمايه‌گذاران‌ آمريكايي‌» به‌ تهران‌ مي‌آيند. يك‌ مقام‌ برجسته ي‌ اقتصادي‌ كشور (يعني‌ آقاي‌ هوشنگ‌ انصاري‌ وزير اقتصاد و عضو سازمان‌ جاسوسي‌ سيا در آمريكا) اعلام‌ داشت‌ كه‌ كميته‌ مزبور در حدود دو سال‌ و نيم‌ قبل‌ (يعني‌ درست‌ در آن‌ وقت‌ كه‌ ايشان‌ سفير كبير ايران‌ در آمريكا بودند و پس‌ از تعليمات‌ مخصوص‌ براي‌ تصدي‌ وزارت‌ اقتصاد به‌ ايران‌ فرستاده‌ شده‌اند) در آمريكا تشكيل‌ شد. در اين‌ كميته‌ سرمايه‌داران‌ و شخصيتهاي‌ مشهوري‌ مانند ديويد راكفلر، ديويد ليليانتال‌ (يهودي‌) در راه‌ پروژه‌ سد دز اسكرانتون‌ سرمايه‌دار مشهور آمريكايي‌ عضويت‌ دارند. ساير اعضاي‌ كميته‌ همگي‌ از رؤساي‌ كل‌ كمپانيها و بانكهاي‌ مهم‌ آمريكا هستند.

 باز كيهان‌ در شماره‌ ۸۰۳۰ مورخ‌ ۸/۳/۴۹… مي‌نويسد اين‌ عده‌ با تشكيل‌ كنسرسيومي‌ در حدود يك‌ هزار ميليون‌ دلار در طرحهاي‌ عمراني‌ ايران‌ سرمايه‌گذاري‌ مي‌كنند. مقدمات‌ ايجاد اين‌ كنسرسيوم‌ و نيز تشكيل‌ اين‌ كنفرانس‌ بزرگ‌ در ايران‌ در مسافرت‌ شاهنشاه‌ به‌ ايالات‌ متحده‌ آمريكا فراهم‌ شد و مسأله‌ ايجاد شبكه‌هاي‌ بزرگ‌ توزيع‌ كالا با تأسيس‌ فروشگاه‌هاي‌ بزرگ‌ از مدتها قبل‌ مورد نظر دولت‌ و وزارت‌ اقتصاد بوده‌ است‌. همچنين‌ كيهان‌ در شماره‌ ۸۰۳۲ مورخ‌ ۱۰/۲/۴۹ مي‌نويسد: «… هدف‌ اساسي‌ احداث‌ واحدهايي‌ است‌ كه‌ دست‌ كم‌ احتياجات‌ منطقه‌ خاورميانه‌ و آسياي‌ غربي‌ را تأمين‌ كند. به‌ عبارت‌ ديگر، ايران‌ به‌ صورت‌ پايگاهي‌ در مي‌آيد كه‌ براي‌ بيش‌ از ده‌ كشور از شرق‌ آفريقا تا جنوب‌ هند جنس‌ توليد خواهد كرد. اين‌ چنين‌ واحدها طبعاً مي‌تواند نيازهاي‌ داخلي‌ ايران‌ را با نرخ‌ ارزان‌ تأمين‌ كنند» روزنامه‌ اطلاعات‌ شماره‌ ۱۳۱۷۹ مورخ‌ ۱۰/۲/۴۹ در سرمقاله‌ خود راجع‌ به‌ اين‌ موضوع‌ چنين‌ مي‌نويسد: «اين‌ كنفرانس‌ مسبوق‌ به‌ مذاكرات‌ هفت‌ ماه‌ پيش‌ است‌ كه‌ در جريان‌ بازديد اخير شاهنشاه‌ از ايالات‌ متحده‌ انجام‌ گرفت‌.

 سرمايه‌داران‌ آمريكايي‌ كه‌ به‌ تهران‌ مي‌آيند و در بين‌ آنها قيافه‌ مردان‌ مشهوري‌ مثل‌ راكفلر، ليليانتال‌، جرج‌ يونس‌ و… به‌ چشم‌ مي‌خورد، از آن‌ دسته‌ شخصيتهاي‌ قرن‌ ماشين‌ هستند كه‌ هر لحظه‌ از وقتشان‌ ده‌ها هزار دلار قيمت‌ دارد و به‌ همين‌ جهت‌ درست‌ مثل‌ ساعت‌ زندگي‌ مي‌كنند. حال‌ بايد ديد ۳۵ تن‌ از اين‌ غولهاي‌ به‌ نام‌ دنياي‌ صنعت‌ و سرمايه‌ براي‌ چه‌ كار و به‌ چه‌ منظور در تهران‌ اجتماع‌ مي‌كنند؟ سابقه‌ امر حكايت‌ دارد كه‌ طبق‌ اوامر شاهنشاه‌، دو سال‌ و نيم‌ قبل‌، سفير ايران‌ در آمريكا (وزير كنوني‌ اقتصاد) مأموريت‌ يافت‌ براي‌ تشويق‌ سرمايه‌گذاران‌ آمريكايي‌ به‌ سرمايه‌گذاري‌ در ايران‌ اهتمام‌ كند و بر اثر اين‌ مساعي‌ كميته‌اي‌ در آمريكا با شركت‌ سرمايه‌داران‌ تراز اول‌ آمريكا تشكيل‌ شد و اين‌ كميته‌ با همكاري‌ كميته‌ ديگري‌ كه‌ در تهران‌ تشكيل‌ شده‌ بود، مقدمات‌ برگزاري‌ كنفرانس‌ تهران‌ را آماده‌ ساخت‌ كه‌ قرار است‌ درباره ي‌ سرمايه‌گذاري‌ در شش‌ رشته‌ كشت‌، صنعت‌، بهره‌برداري‌ از معادن‌، جلب‌ سياحان‌، استفاده‌ از منابع‌ جنگلي‌، ايجاد شبكه‌ توزيع‌ در سراسر كشور و رشته‌هاي‌ معيني‌ از صنعت‌ پتروشيمي‌ مطالعه‌ كند و تصميم‌ بگيرد.

 همزمان‌ با نقشه‌كشي‌ اين‌ طرحهاي‌ خائنانه‌ در مي‌يابيم‌ كه‌ شاه‌ مزدور سخنان‌ عوامفريبانه‌ خود را تغيير داده‌ و بر خلاف‌ پيشين‌ خود گرايش‌ پيدا مي‌كند. شاهي‌ كه‌ در سابق‌ از اقتصادي‌ مستقل‌ ملي‌ و حمايت‌ از بخش‌ خصوصي‌ دم‌ مي‌زد، ناگهان‌ گفته‌هاي‌ سابق‌ خود را تغيير داده‌ با لحني‌ عوامفريبانه‌ خطاب‌ به‌ اعضاي‌ كنفرانس‌ ملي‌ كار مي‌گويد «… حمايت‌ ما از سرمايه‌هاي‌ داخلي‌ تا حدي‌ است‌ كه‌ به‌ ضرر مصرف‌ كننده‌ ايراني‌ تمام‌ نشود. فكر نكنيد كه‌ ما به‌ هر قيمتي‌ كه‌ هست‌، صنايع‌ داخلي‌ را حفظ‌ مي‌كنيم‌ ولو اينكه‌ به‌ سه‌ برابر قيمت‌ به‌ مصرف‌ كننده‌ داخلي‌ اجحاف‌ بكنيد.» كيهان‌ شماره‌ ۸۰۳۰ مورخ‌ ۸/۳/۴۹ شاه‌ به‌ بهانه‌ اينكه‌ سرمايه‌گذاران‌ ايراني‌ اجحاف‌ مي‌كنند و فرآوردهاي‌ خود را گران‌ به‌ فروش‌ مي‌رسانند، مي‌خواهد سرمايه‌گذاران‌ خارجي‌ را قطعاً براي‌ رضاي‌ خدا و منافع‌ ملت‌ به‌ سرمايه‌گذاري‌ اقدام‌ نمي‌كنند و به‌ گفته‌ روزنامه‌ اطلاعات‌ هر لحظه‌ از وقتشان‌ ده‌ها هزار دلار قيمت‌ دارد، بر تمام‌ منابع‌ طبيعي‌ و حيواني‌ ايران‌ مسلط‌ نمايد. آيا حكومت‌ شاه‌ واقعاً نمي‌تواند چند نفر سرمايه‌دار داخلي‌ را در برابر قانون‌ رام‌ كند، و بر فرض‌ محال‌ اگر قدرت‌ آن‌ را نداشت‌ آيا صلاح‌ در همين‌ بود كه‌ اقتصاد استعماري‌ در برابر آن‌ بتراشد؟ اگر اين‌ فلسفه‌ شاه‌ صحيح‌ است‌، ما از شاه‌ سؤال‌ مي‌كنيم‌ شما كه‌ امروز جلوي‌ گرانفروشان‌ داخلي‌ را كه‌ در چنگالتان‌ اسيرند، نمي‌توانيد بگيريد، فردا چگونه‌ جلوي‌ سرمايه‌داران‌ آمريكايي‌ را، كه‌ در داخل‌ ايران‌ متكي‌ به‌ حمايت‌ مستشاران‌ نظامي‌ آمريكا و در خارج‌ به‌ دولت‌ آمريكا هستند، توانيد گرفت‌؟ ولي‌ پر واضح‌ و روشن‌ است‌ كه‌ فلسفه‌ اجحاف‌ ماسك‌ عوامفريبانه‌اي‌ است‌ كه‌ بر چهره‌ مي‌زند تا اقتصاد استعماري‌ و امپرياليستي‌ آمريكا را در ايران‌ به‌ نحو اساسي‌ پايه‌ريزي‌ كند. استعمارگران‌ وقتي‌ مي‌خواهند كشوري‌ را تيول‌ خود قرار دهند به‌ اسم‌ عمران‌ و آبادي‌ وارد كشور مي‌شوند و وقتي‌ خواستند اقتصاد كشوري‌ را قبضه‌ نمايند نخست‌ به‌ اسم‌ تكثير، توليد و ارزيابي‌ اجناس‌ دخالت‌ كرده‌ و سپس‌ همچون‌ سرطان‌ ريشه‌ دوانيده‌ تا سر حد قدرت‌ و امكانات‌ خود، خون‌ مردم‌ را مي‌مكند.

 ملت‌ ايران‌
 جامعه‌ روحانيت‌ در اين‌ لحظات‌ حساس‌ بر حسب‌ وظيفه‌ اسلامي‌ شما را به‌ اين‌ خطر بزرگ‌ توجه‌ مي‌دهد و عواقب‌ وخيم‌ و شوم‌ اين‌ دسيسه‌ شاه‌ را براي‌ شما گوشزد مي‌نمايد. باشد كه‌ برپاخيزيد و جلوي‌ خطر را بگيريد. شاه‌ مي‌خواهد اقتصاد يعني‌ ضربان‌ حياتي‌ كشور را دربست‌ در اختيار غولان‌ سرمايه‌دار آمريكايي‌ قرار دهد تا آخرين‌ رمقي‌ را كه‌ براي‌ مردم‌ باقي‌ مانده‌ از آنان‌ بگيرد. شاه‌ مي‌خواهد تمام‌ منافع‌ طبيعي‌ و غذايي‌ ايران‌ را در قبضه‌ يهوديان‌ آمريكايي‌ در آورد تا آنان‌ همچنان‌ كه‌ سياست‌ ايران‌ را اداره‌ مي‌كنند، اقتصاد ايران‌ را هم‌ در بست‌ اداره‌ كنند. تاكنون‌ كنسرسيوم‌ نفت‌، طلاي‌ سياه‌ ايران‌ را به‌ يغما مي‌برد. از اين‌ پس‌ كنسرسيوم‌ اقتصادي‌ سرمايه‌داران‌ آمريكايي‌، منابع‌ طبيعي‌ ما را نيز غارت‌ مي‌كنند. شاه‌ نه‌ تنها مي‌خواهد استعمار اقتصادي‌ آمريكا را بر ايران‌ تحميل‌ نمايد، بلكه‌ قصد دارد ايران‌ را به‌ صورت‌ پايگاهي‌ آمريكايي‌ در آورد كه‌ اقتصاد تمام‌ خاورميانه‌ و آفريقا و آسياي‌ غربي‌ را قبضه‌ كند. امروز كنسرسيوم‌ آمريكايي‌ در خاورميانه‌ و آفريقا و آسياي‌ غربي‌ همان‌ نقشي‌ را بازي‌ مي‌كند كه‌ كمپاني‌ هند شرقي‌ انگليسي‌ در هندوستان‌ بازي‌ مي‌كرد.

 مردم‌ ايران‌
 اين‌ اقدام‌ ننگين‌ مقدمه‌ استعمار حقيقي‌ و همه‌ جانبه‌ ايران‌ است‌. ما امروز صريحاً وظيفه‌ شما ملت‌ ايران‌ را بيان‌ مي‌كنيم‌ تا در مقابل‌ خدا و پيغمبر و وجدان‌ و نسلهاي‌ آينده‌ خجل‌ و شرمنده‌ نباشيم‌. وظيفه‌ شما اين‌ است‌ كه‌ بپاخيزيد و نگذاريد اين‌ نقشه‌ خائنانه‌ عملي‌ گردد.

 ملت‌ ايران‌
 شما حاضر نشويد راكفلري‌ كه‌ ديروز ملتهاي‌ آمريكاي‌ لاتين‌ با تظاهرات‌ شديد از آمريكاي‌ لاتين‌ بيرونش‌ كردند، امروز با استقبال‌ گرمي‌ وارد ايران‌ شود.

 ملت‌ مسلمان‌ ايران‌
 دانشجويان‌ ديني‌، دانشجويان‌ دانشگاه‌ها، تجار، اصناف‌، كارگران‌، دهقانان‌، سكوت‌ در مقابل‌ اين‌ جنايت‌ خيانت‌ به‌ دين‌ و جهان‌ اسلام‌ و مسلمين‌ و كشورها و ملل‌ ستمديده‌ است‌. وظيفه‌ شماست‌ كه‌ رهبران‌ اسلامي‌ و ملي‌ را وادار كنيد تا بپاخيزند و اعتراض‌ نمايند و جلو اين‌ عمل‌ ننگين‌ را بگيرند.

 ملت‌ ايران‌!
 شما بوديد كه‌ در مقابل‌ انحصار تنباكو برپاخاستيد و كاخ‌ استبداد شاه‌ وقت‌ و امپرياليسم‌ بريتانيا را به‌ لرزه‌ در آورديد. بپاخيزيد و جلو اين‌ جنايت‌، كه‌ انحصار كليه‌ منابع‌ طبيعي‌ و اقتصادي‌ را در بردارد، بگيريد.

 اينك‌ ما در خاتمه‌ فتواي‌ يگانه‌ مرجع‌ مجاهد عالي‌ اسلامي‌ حضرت‌ آيت‌الله‌ العظمي‌ خميني‌ مدظله‌ العالي‌ در موضوع‌ تسلط‌ بيگانگان‌ بر اقتصاد را از «تحريرالوسيله‌» كتاب‌ فتاوي‌ معظم‌ له‌ ترجمه‌ مي‌كنيم‌. (تحرير الوسيله‌ جلد اول‌، فصل‌ دفاع‌، مسائل‌ ۴ و ۱۰، صفحه‌ ۴۶۶ ـ ۴۶۷).

 مسأله‌ ۴: «اگر بواسطه‌ تسلط‌ سياسي‌ و اقتصادي‌ اجانب‌ كه‌ به‌ اسارت‌ سياسي‌ و اقتصاديشان‌ منجر گردد، ترس‌ آن‌ باشد كه‌ به‌ منطقه‌ نفوذ اسلام‌ ضرر وارد آيد و موجب‌ سستي‌ و ضعف‌ اسلام‌ و مسلمين‌ بشود، بر مسلمين‌ واجب‌ است‌ كه‌ با وسايل‌ مشابه‌ و مقاومتها و مبارزات‌ منفي‌ دفاع‌ نمايند مثل‌ نخريدن‌ اجناس‌ آنان‌ و مصرف‌ نكردن‌ آن‌ و همچنين‌ ترك‌ روابط‌ و معامله‌ با آنان‌ بهر نحوي‌ كه‌ باشد.»

 مسأله‌ ۱۰: «اگر در روابط‌ بازرگاني‌ كشورهاي‌ اسلامي‌ و يا در روابط‌ بازرگانان‌ با بعضي‌ از كشورها و تجار اجنبي‌ ترس‌ آن‌ باشد كه‌ بازار مسلمانان‌ و زندگيشان‌ به‌ خطر افتد، واجب‌ است‌ آن‌ روابط‌ از بين‌ برود و اجناس‌ و تجارتهاي‌ مزبور حرام‌ است‌ و با چنين‌ ترسي‌ بر رؤساي‌ مذهب‌ واجب‌ است‌ كه‌ اجناس‌ و تجارت‌ آنان‌ را بر حسب‌ اقتصادي‌ شرايط‌ تحريم‌ كنند و بر ملت‌ اسلامي‌ است‌ كه‌ از آنان‌ تبعيت‌ نمايد، همانطور كه‌ بر كافه‌ آنان‌ واجب‌ است‌ در قطع‌ آن‌ روابط‌ كوشش‌ نمايد.»

 حوزه ي‌ علميه ي‌ قم‌
 ۱۱/۲/۱۳۴۹

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *